hc8meifmdc|2011A6132836|MoshaverAmlakDBWebSite|tblnews|Text_News|0xfdffe32801000000b80b000001000300
فریبا طیری*، دکتر علیاصغر اصغرنژاد فرید**، دکتر جعفر بوالهری***، دکتر احمد قاضیزاده****
چکیده
هدف:
این پژوهش با هدف ارزشیابی برنامه ادغام بهداشت روان در نظام مراقبت های بهداشتی
اولیه روستایی شهرستان سنندج انجام شده است.
روش: در این پژوهش توصیفی- مقطعی اطلاعات
مربوط به330
نفر از جمعیت روستایی، 60 نفر از بهورزان ، 33
خانه بهداشت،
11 مرکز روستایی و 63 بیمار روانی با خانوادههایشان که به روش نمونهگیری تصادفی در
سال 1382 انتخاب شده بودند، بررسی شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای
بیماریابی افراد جامعه روستایی، بررسی آگاهی و نگرش افراد جامعه، آگاهی و نگرش
بهورزان، بررسی برنامه بهداشت روان در مراکز بهداشتی- درمانی روستایی، بررسی وضعیت
بیماران شدید روانی و بررسی وضعیت بیماران صرعی بود. تحلیل داده ها به کمک روشهای
آمار توصیفی و آزمون آماری خیدو انجام شده است.
یافتهها: این پژوهش نشان داد که آگاهی و
نگرش بهورزان نسبت به بیماریهای روانی خوب اما بیماریابی آنها ضعیف است. پزشکان
شاغل در مراکز روستایی، بهعنوان مهره کلیدی این مراکز در برنامههای بهداشت روان نظارت ضعیفی دارند. بیش از
46% داروهای اساسی بهداشت روان در مراکز روستایی
وجود ندارد و در طی این یکسال هیچگونه نظارتی بر فعالیت پزشکان مراکز روستایی از
سوی مشاور علمی برنامه بهداشت روان (روانپزشک) انجام نشده است.
نتیجهگیری: شرکت پزشکان عمومی در برنامه
ادغام بهداشت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه چشمگیر نیست.
کلیدواژه:
ارزشیابی، ادغام، بهداشت روان، مراقبتهای بهداشتی اولیه، سنندج
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|
مقدمه
بر پایه برآورد سازمان
جهانی بهداشت نزدیک به 500 میلیون نفر مبتلا به اختلالهای روانی هستند
که از این عده 50 میلیون نفر به اختلالهای شدید و 250 میلیون نفر به اختلالهای خفیف روانی مبتلا
هستند. همچنین120 میلیون نفر از عقبماندگی ذهنی، 50 میلیون نفر از صرع و 30 میلیون نفر از دمانس رنج میبرند (سازمان جهانی بهداشت، 1373).
از آنجا که بهداشت
روان بخشی از بهداشت عمومی است، ادغام برنامه بهداشت روان در شبکههای بهداشتی
کشور در سال 1367 انجام شد. نخستین مرحله آزمایشی آن در شهرضا
(حسنزاده، 1371)، شهرکرد (شاهمحمدی، گزارش منتشرنشده) و هشتگرد (بوالهری و محیط،
1374) با موفقیت انجام شد و پس از آن بررسیهای دیگری (قاضیزاده، 1374؛ فرج پور، 1377؛ عبهری، 1377؛
محمدی، 1377؛
بوالهری، بینا، احسان منش و کریمی، 1376؛ باقری یزدی، ملکافضلی، شاهمحمدی، نقوی و حکمت، 1378؛ دواساز ایرانی و اخلاصی، 1379؛ رئیسی، 1382؛ دواساز ایرانی، (1383 اثربخشی ادغام برنامه بهداشت روان در مراقبتهای
بهداشتی اولیه1 را مورد تأیید قرار دادند.
در ارزشیابی برنامه
کشوری بهداشت روان که توسط انستیتو روانپزشکی تهران و سازمان جهانی بهداشت (محیط،
شاهمحمدی و بوالهری، 1374) انجام شد .266 خانه بهداشت، 91 مرکز بهداشتی- درمانی روستایی و 737 خانوار
از مناطقی که طرح بهداشت روان درآنها اجرا نشده بود مورد بررسی قرار گرفتند. یافتههای
این ارزشیابی نشان داد که ادغام برنامه بهداشت روان کشور در نظام مراقبتهای
بهداشتی اولیه، موجب شناسایی بیش از شش هزار بیمار روانی در مناطق مورد بررسی شده که
تحت درمان، مراقبت و پیگیری قرارگرفتهاند. میزان بیماریابی بهورزان در جمعیت 483465 نفری، 59/12در هزار نفر بوده که از این
میزان 15/1
در هزار مربوط به بیماریهای شدید روانی، 25/2 در هزار مربوط به صرع، 6/2 درهزارمربوط
به عقبماندگی ذهنی و 35/5 درهزار مربوط به بیماریهای خفیف روانی بوده است (همانجا).
ارزشیابی عملکرد پزشکان
عمومی سراسر کشور در ارایه خدمات بهداشت روان در مناطق روستایی نشان داد که با ادغام
بهداشت روان در مراکز روستایی، 8283 بیمار یعنی 1% جمعیت روستایی زیر پوشش این مراکز، از درمان و سایر خدمات بهداشت
روان بر خوردار شدهاند، پزشکان آموزشدیده این مراکز توانایی تشخیص و درمان
بیماران روانی مراجعهکننده به این مراکز را داشتهاند و تنها 2/3% آنها به متخصص
سطح بالاتر ارجاع شدهاند (بینا، بوالهری و باقرییزدی، 1374).
بوالهری و همکاران (1376) در ارزشیابی آگاهی و نگرش بهورزان نسبت به
بیماریهای روانی، عملکرد آنان را در ارایه خدمات بهداشتی موفق ارزیابی نمودند. یک بررسی
نشان داد که تا پایان سال 1382 جمعاً 240542 بیمار روانی از خدمات بهداشت روانی برخوردارگردیدهاند. میزان شیوع بیماریهای
روانی در سراسر کشور، نزدیک به 4/13 درهزار میباشد (اداره کل پیشگیری و مبارزه با
بیماریها، 1383) که از این میزان 5/1 در هزارمربوط به بیماران شدید و 14/8 در هزار
مربوط به بیماران خفیف روانی، 7/2 درهزار مربوط به بیماران صرعی، 8/2 در هزار
مربوط به عقبماندگی ذهنی و 6/1 در هزار مربوط به سایر اختلالهای عصبی- روانی بوده
است. در مجموع 27860052 نفر جمعیت شهری و روستایی کشور
از خدمات بهداشت روان برخوردار بودهاند (همانجا).
ارایه خدمات بهداشتی-
درمانی در کشورهایی همچون چین، کوبا، بنگلادش، نپال و هند نشان داد که با استفاده
از مشارکت مردمی میتوان این خدمات را بهطور مؤثر و سودمند ارایه نمود که افزایش
آگاهی و تغییر نگرش افراد جامعه را در پی دارد (اولی، 1989 و سیپادیو، 1994، به نقل از باقری یزدی و همکاران، 1380). با توجه به زیانهای مالی و معنوی ناشی از
این بیماریها و همچنین کمبود تسهیلات، امکانات و نیروی تخصصی لازم برای ارایه
خدمت به آنها، بهنظر میرسد که انجام اقدامات پیشگیرانه در این زمینه ضروری است.
یکی از جنبههای مهم
برنامهریزی جامع خدمات بهداشت روانی، ارزشیابی ارایه خدمات میباشد. در این راستا
باید شاخصهایی بهکار رود تا میزان قدرت و ضعف خدمات بهداشت روانی و میزان موفقیت
برنامه در رسیدن به اهداف از پیش تعیینشده با تأکید بر ارزشیابی کیفی خدمات ارایهشده
ارزیابی شود (پریانی، 1377).
هدف اصلی پژوهش حاضر،
ارزشیابی برنامه ادغام بهداشت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه روستایی در
شهرستان سنندج و شناسایی نقاط ضعف آن در راستای پیشبرد برنامههای بهداشت روان و
ارتقای سطح سلامت روان افراد جامعه بود. اهداف اختصاصی پژوهش شامل بررسی آگاهی و
نگرش افراد جامعه روستایی و بهورزان نسبت به بیماریهای روانی، بررسی وضعیت
بیماران روانی، پزشکان عمومی و کاردانهای بهداشتی زیر پوشش این برنامه، بررسی
وضعیت داروهای بهداشت روان در مراکز روستایی، تعیین میزان بیماران شناساییشده،
موارد ارجاع و پیگیری بیماران روانی و بررسی علل عدم مراجعه بیماران روانی به خانه
بهداشت و مراکز روستایی بود.
روش
این پژوهش از نوع توصیفی-
مقطعی بوده و با هدف برآورد میزان آگاهی و نگرش افراد جامعه روستایی شهر سنندج در
سال 1382 انجام شده است. برای انتخاب افراد نمونه در خانوارهای زیر پوشش هر خانه
بهداشت (پنج پرونده بهتصادف انتخاب شده و بهترتیب پرسشنامه آگاهی و نگرش افراد
جامعه و پرسشنامه بیماریابی برای 330 نمونه مورد بررسی تکمیل گردید)، بررسی میزان
آگاهی و نگرش بهورزان (از بهورزان شاغل در خانههای بهداشت زیر پوشش 11 مرکز بهداشتی- درمانی روستایی، 66 بهورز؛ از هر مرکز سه خانه بهداشت و از هر
خانه بهداشت دو بهورز بهتصادف انتخاب شدند و پرسشنامه آگاهی و نگرش بهورزان را
تکمیل نمودند) و بررسی چگونگی فعالیت در خانــه بهداشت و مـرکز بهداشتی- درمانی
روستایی (از بین خانههای بهداشت زیر پــوشش 11 مرکز بهداشتی- درمانــی روستایی، 33 خانه بهداشت انتخاب و پرسشنامه بررسی برنامه بهداشت روان در خانه
بهداشت توسط پرسشگران آموزشدیده تکمیل شد) انجام شده است. 11 مرکز بهداشتی- درمانی روستایی نیز به کمک پرسشنامه بررسی برنامه
بهداشت روان در مرکز بهداشتی- درمانی روستایی بررسی گردید که در این بررسی فعالیت 11 پزشک عمومی، 11 کاردان بهداشتی و وضعیت داروهای بهداشت روان ارزیابی شد.
دادهها
بهکمک هفت پرسشنامه مربوط به ارزشیابی کشوری بهداشت روان (اداره کل پیشگیری و
مبارزه با بیماریها، 1376) گردآوری
گردیدند. این پرسشنامهها که بر پایه متون آموزشی کارکنان سطوح مختلف ارایه
خدمات، تهیه شده و در سه کارگاه آموزشی مورد بررسی و تجدیدنظر قرار گرفته، بهصورت
آزمایشی بر روی 10% از خانههای
بهداشت شش استان کشور انجام شده است. نتایج آزمایشی این طرح نشاندهنده پایایی و
روایی پرسشهای این پرسشنامهها بوده است (همانجا). این ابزارها عبارت بودند از:
1-
پرسشنامه بیماریابی افراد جامعه روستایی: دارای10 پرسش بهصورت بلی- خیر در زمینه شناسایی افرادی که علایم اختلالهای خفیف
و شدید روانی، صرع، اختلالهای روانی سالمندان و اختلالهای رفتاری کودکان و نوجوانان
را دارند، میباشد.
2- پرسشنامه بررسی آگاهی و نگرش افراد جامعه:
این پرسشنامه دارای 10 پرسش بهصورت بلی- خیر- نمیدانم در زمینه شناخت
علایم و نشانههای اختلالهای روانی، صرع، عقبماندگی ذهنی و روشهای پیشگیری از
ایجاد این بیماریها است.
3- پرسشنامه بررسی آگاهی و نگرش بهورزان: دارای
14 پرسش درباره میزان آگاهی و نگرش بهورزان نسبت به
اختلالهای روانی، صرع، علل بروز بیماریها و روشهای درمانی آنها میباشد.
4- پرسشنامه بررسی برنامه بهداشت روان در
خانه بهداشت: دارای نُه پرسش در سه بخش مربوط به اطلاعات زمینهای، خدمات و برنامههای
بهداشت روانی منطقه زیر پوشش است.
5- پرسشنامه بررسی برنامه بهداشت روان در
مرکز بهداشتی- درمانی روستایی: دارای30 پرسش در چهار بخش مربوط به اطلاعات زمینهای،
عملکرد پزشک مرکز، وجود داروهای بهداشت روان در مرکز روستایی و فعالیت کاردان
بهداشتی در مرکز میباشد.
6- پرسشنامه بررسی وضعیت بیماران شدید روانی:
دارای 19 پرسش مربوط به ویژگیهای جمعیتشناختی بیمار و
سیر بیماری است.
7- پرسشنامه بررسی وضعیت بیماران صرعی: دارای21پرسش مربوط به ویژگیهای جمعیتشناختی بیمار و سیر
بیماریها میباشد.
پرسشنامه با مراجعه به
در منزل بیماران و خانوادههای آنها و یا حضور در خانه بهداشت و مرکز بهداشتی-
درمانی روستایی و مصاحبه با آنان توسط پرسشگران تکمیل شد. پرسشگری توسط کارشناسان
بهداشت عمومی، کاردانهای بهداشت خانواده و محیط که آشنا به برنامه بهداشت روان
بودند انجام شد.
منبع
گرفتن اطلاعات در تکمیل پرسشنامهها عبارت بود از یک فرد کلیدی یا کسی که در طول
روز همراه بیمار است، مانند همسر، پدر و مادر، فردی که بیمار را بهخوبی بشناسد
مانند بهورز، اطلاعات ثبتشده در پرونده بیمار، همچنین خود بیمار. در مجموع 497 پرسشنامه در جمعیت 96502 نفری روستایی مناطق
مورد بررسی تکمیل و با بهرهگیری از روشهای آمار توصیفی و آزمون آماری خیدو
تحلیل گردید.
یافتهها
ویژگیهای جمعیتشناختی
بیماران مورد بررسی در جدول 1 آمده است. همانگونه که در جدول دیده میشود،
7/61% افراد مورد بررسی مرد و3/38% زن میباشند. بیشترین فراوانی (3/33%) در
گروه سنی 40-31 سال بود. 5/55% بیماران مورد بررسی بیکار و 7/50% آنها بیسواد بودند.
جدول 2، میزان بیماریابی در مناطق روستایی سنندج را در مقایسه با سایر
بررسیهای انجام شده در ایران نشان میدهد.
در زمینه بررسی آگاهی و
نگرش افراد جامعه روستایی، نتایج نشان داد که تفاوت زیادی بین این دو دیده نشده، 6/73%
از افراد روستایی بیشتر از 50% نمرات مربوط به آگاهی را بهدست آوردهاند و 9/65%
آنها نگرش مثبت به بیماریهای روانی داشتهاند (جدول 3). بین میزان آگاهی افراد
جامعه روستایی مورد بررسی در زمینه بیماریهای روانی و فاصله محل سکونت آنان تا
شهر سنندج رابطه معنیداری دیده شد (05/0p<، 2=df، 31/6=c2)، اما میان نگرش
افراد جامعه روستایی مورد بررسی و فاصله محل سکونت آنان تا شهر سنندج رابطه معنیداری
وجود نداشت.
یافتهها نشان دادند که
4/89% بهورزان توانستند بیشتر از 50% نمرههای مربوط به آگاهی را به دست آورند و
92% از
آنان دارای نگرش مثبت نسبت به بیماریهای روانی
بودند. بین
میزان آگاهی و نگرش بهورزان در زمینه بیماریهای روانی رابطه معنیداری دیده شد (01/0p<،
9=df، 405/0=2c).
یافتهها نشان دادند که
تنها 8/5% از پزشکان عمومی
شاغل در
مراکز روستایی، دوره دو ماهه بهداشت روان را گذراندهاند. تنها 3/17% از کاردانهای
بهداشتی شاغل در مراکز روستایی دوره آموزشی بهداشت روان را دیده بودند و 26% از
آنها بر فعالیت بهورزان نظارت داشتهاند. بین نظارت پزشک مرکز روستایی بر فعالیتهای
بهورزان در زمینه بهداشت روان و نظارت کاردان مرکز در همین زمینه ارتباط معنیداری
دیده نشد. پزشکان مراکز روستایی مورد بررسی عملکردی پایینتر از 50% داشتهاند.
داروهای ایمیپرامین 10
و 25 میلیگرمی، کلردیازپوکساید و آمیتریپتیلین در تمام مراکز روستایی موجود بود.
آمپول بیپریدن در هیچ مرکزی موجود نبود. داروهای ضد صرع در 60% از مراکز روستایی
و داروهای ضدسایکوز در 30% از مراکز روستایی وجود داشت.
بین آگاهی و نگرش
خانواده بیماران روانی مورد بررسی و مصرف مرتب دارو ارتباط معنیداری دیده نشد.
جدول
1-
توزیع فراوانی بیماران شناساییشده در مناطق مورد بررسی بر حسب جنس، سن، وضعیت تأهل،
تحصیل و اشتغال
متغیر
|
بیماری روانی شدید
|
صرع
|
کل
|
فراوانی (%)
|
فراوانی (%)
|
فراوانی (%)
|
جنسیت
مرد
زن
|
14 (7/66)
7 (3/33)
|
25 (5/59)
17 ( 5/40)
|
39 (7/61)
24 (3/38)
|
سن
1-10
20-11
30 -21
40-31
50-41
60-51
|
-
1 (7/4 )
6 (5/28)
7 (3/33)
4 (19)
3 (2/14)
|
5 (9/11)
13 (9/30)
8 (19)
14 (3/33)
2 (7/4)
-
|
5 (9/7)
14 (2/22)
14 (2/22)
21 ( 3/33)
6 (5/9)
3 (76/4)
|
وضعیت تأهل
مجرد
متأهل
جدا از همسر
|
10 (6/47)
9 (9/42)
2 (5/9)
|
25 (5/59 )
16 (1/38 )
1 (4/2 )
|
35 (5/55 )
25 (6/39 )
3 (76/4 )
|
وضعیت تحصیل
بیسواد
ابتدایی
متوسطه
|
10 (8/47 )
9 (9/42 )
2 (5/9 )
|
22 (3/52 )
20 (6/47)
-
|
32 (7/50 )
29 (46 )
2 ( 1/3 )
|
وضعیت
اشتغال
کشاورز
خانهدار
بیکار
کارگر
محصل
|
3 (3/14)
6 (6/28 )
11 (4/52 )
1 (8/4)
-
|
4 (5/9 )
15 (7/35 )
12 (6/28 )
2 (8/4 )
9 (4/21 )
|
7 (1/11 )
21 (3/33 )
23 (5/36 )
3 (76/4 )
9 (2/14 )
|
جدول 2- توزیع
فراوانی بیماران شناساییشده مورد بررسی و یافتههای سایر بررسیهای انجامشده در
ایران
|
محل اجرا
|
سنندج82
|
گزارشهای دانشگاههای علوم پزشکی کشور 83(1)
|
اندیمشک
83(2)
|
ساوجبلاغ
76(3)
|
ارزشیابی کشوری 74(4)
|
شهرکرد
71(5)
|
شهرضا
71(6)
|
فراوانی
در هزار
|
فراوانی
در هزار
|
فراوانی
در هزار
|
فراوانی
در هزار
|
فراوانی
در هزار
|
فراوانی
در هزار
|
فراوانی
در هزار
|
روانی شدید
|
5/0
|
5/1
|
1/1
|
1
|
15/1
|
93/0
|
7/1
|
روانی خفیف
|
53/0
|
8/4
|
7/3
|
4/4
|
35/5
|
-
|
9/2
|
صرع
|
3/1
|
7/2
|
7/2
|
7/1
|
25/2
|
94/2
|
03/1
|
عقبماندگی ذهنی
|
8/1
|
8/2
|
5/2
|
4/2
|
6/2
|
7/3
|
4/3
|
سایر
|
1/0
|
6/1
|
-
|
2
|
25/1
|
1
|
-
|
کل
|
3/4
|
4/13
|
10
|
12
|
59/12
|
58/8
|
8
|
(1) اداره کل
پیشگیری و مبارزه با بیماریها، 1383؛ (2) دواساز ایرانی، 1383؛ (3) عبهری، 1376؛ (4)
بوالهری و همکاران، 1376؛ (5) شاهمحمدی، 1371؛ (6) حسنزاده، 1371
بین میزان آگاهی و نگرش
خانواده بیماران روانی بر حسب فاصله محل زندگی آنها تا شهر سنندج رابطه معنیداری
دیده شد (05/0p<، 1=df،
94/4=2c). بین مصرف مرتب دارو در
بیماران شدید روانی و عود بیماری آنان و بین مصرف مرتب دارو در بیماران صرعی و
شمار حملات آنان رابطه معنیداری دیده نشد.
جدول
3- توزیع فراوانی نمرههای آگاهی و نگرش خانواده بیماران شدید روانی و صرعی، افراد
جامعه روستایی و بهورزان مورد بررسی نسبت به بیماریهای روانی
متغیرها
|
خانواده
بیمار شدید روانی
|
خانواده
بیمار صرعی
|
افراد
جامعه روستایی
|
بهورزان
|
فراوانی(%)
|
فراوانی(%)
|
فراوانی(%)
|
فراوانی(%)
|
آگاهی
بالا
|
8
(85/42)
|
25
(5/59)
|
120 (6/73)
|
54 (4/89)
|
نگرش
مثبت
|
7
(3/33)
|
25 (5/59)
|
118 (9/65)
|
55
(92)
|
کل
|
21
(100)
|
42
(100)
|
165
(100)
|
60
(100)
|
همانگونه که در جدول 4
دیده میشود بیشتر از 50% بیماران برای دریافت خدمات بهداشت روان به مراکز بهداشتی-
درمانی روستایی و خانه بهداشت مراجعه نکردهاند. دور بودن از محل زندگی و مراجعه
به بخش خصوصی از مهمترین علل عدم مراجعه به خانه بهداشت به گفته خود بیماران بود.
جدول
4- توزیع فراوانی علل عدم مراجعه بیماران روانی به خانههای بهداشت و مراکز روستایی
از نظر خودشان
متغیرها
|
خانه
بهداشت
|
مرکز
روستایی
|
علت
عدم مراجعه
|
فراوانی
(%)
|
فراوانی(%)
|
دور
بودن از محل سکونت
|
6 (20)
|
15 (5/37)
|
نامناسب
بودن زمان ارایه خدمت
|
1(3/3)
|
0 (0)
|
کیفیت
پایین خدمات
|
2 (6/6)
|
4 (10)
|
ارایه
ندادن خدمات بهداشت روان
|
5 (6/16)
|
3 (5/7)
|
برخورد
نامناسب کارکنان
|
2 (6/6)
|
0 (0)
|
مراجعه
به بخش خصوصی
|
10 (3/33)
|
8 (20)
|
«نیازی به دریافت خدمات ندارم»
|
1(3/3)
|
4 (10)
|
سایر
|
3 (10)
|
6 (15)
|
کل
|
30 (100)
|
40 (100)
|
بحث
هدف اصلی پژوهش حاضر،
ارزشیابی برنامه ادغام بهداشت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه روستایی شهرستان
سنندج، از جمله آگاهی و نگرش افراد جامعه روستایی و بهورزان و عملکرد پزشکان عمومی
و کاردانهای شاغل در مراکز روستایی در زمینه ارایه خدمات بهداشت روان بوده است. یافتههای
بهدست آمده نشان میدهند که فراوانی بیماران مرد در این بررسی با 7/61% بیشتر از بیماران
زن با 3/38% است؛ در حالیکه در بررسی دواساز ایرانی (1383) بیماران مرد 1/37% و
بیماران زن 9/62% بودهاند. همچنین در این بررسی نسبت بیماران شناساییشده توسط
بهورزان پایینتر از ارقام بهدست آمده در سایر بررسیها (دواساز ایرانی، 1383؛
عبهری، 1377؛ محیط و همکاران، 1374؛ شاهمحمدی، 1371؛ حسنزاده، 1371) است و با بررسی
انجامشده در نپال (مورتی و برنز، 1992، بهنقل از محمدی، 1377) در زمینه شناسایی
بیماران روانی و صرع همخوانی ندارد . نتایج بهدست آمده در این بررسی عقبماندگان
ذهنی را بالاتر از بررسی انجامشده در نپال نشان داد. یافتههای این پژوهش در
زمینه شناسایی بیماران روانی شدید، صرع و عقبماندگی ذهنی با بررسی انجامشده در
هشتگرد (بوالهری و محیط، 1374) همخوانی دارد.
یافتههای این بررسی
شناسایی بیماران شدید روانی در روستا را 5/0 در هزار، بیماران خفیف روانی 53/0 در
هزار، صرع 3/1درهزار، عقبماندگی ذهنی 8/1 در هزار و اختلالهای رفتاری کودکان را
1/0 در هزار نشان داده است که با گزارشهای دانشگاههای علوم پزشکی کشور در سال 1383
(اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماریها، 1383)، بررسیهای بینا، بوالهری و باقری
یزدی (1374) و نتایج ارزشیابی کشوری (محیط، شاهمحمدی و بوالهری، 1374) همخوانی
ندارد؛ بهطوری که گزارشهای ارسالی از سوی دانشگاهها، فراوانی بیماریهای شدید
روانی را 5/1 در هزار، خفیف روانی را 8/4 در هزار، صرع را 7/2 در هزار، عقبماندگی
ذهنی را 8/2 در هزار و اختلالهای رفتاری را 6/1 در هزار نشان دادهاند. بهنظر میرسد
ناهمخوانی یافتههای این پژوهش با آمارهای موجود در کشور و سایر بررسیها به علت
عدم تشخیص پزشک عمومی و عدم شناسایی این بیماران توسط بهورزان باشد که نشاندهنده
ضعیف بودن بیماریابی توسط بهورز و پزشک مراکز است.
بین میزان آگاهی افراد
جامعه و محل سکونت آنان تا شهر سنندج رابطه معنیداری وجود داشت، اما بین میزان
نگرش آنان و فاصله محل زندگی تا سنندج رابطه معنیداری دیده نشد. بهنظر میرسد که
نگرش این افراد کمتر از آگاهــی تحت تأثیــر عوامل محیـطی قرار میگیرد و دیگر اینکه
افزایش آگاهی لزوماً موجب افزایش و بهبود نگرش نمیگردد که با یافتههای شاه محمدی
(1371) و فرج پور (1377) همخوانی دارد.
در این پژوهش، آگاهی
بالای بهورزان و نگرش مثبت آنان در زمینه بیماریهای روانی با بررسیهای بوالهری و
محیط (1374)، بوالهری و همکاران (1376) و یافتههای پژوهش انجام شده در هند (مؤسسه
ملی بهداشت روانی و علوم عصبی هند، 1990) همخوانی دارد. در این بررسی بین آگاهی
بهورزان در زمینه بیماریهای روانی و نگرش آنان رابطه معنیداری وجود داشت.
بین آگاهی و نگرش
خانواده بیماران روانی مورد بررسی و فاصله محل زندگی آنان تا سنندج رابطه معنیداری
دیده شد. بهنظر میرسد که مراجعه بیماران روانی به بخش خصوصی برای درمانهای
سرپایی و یا بستری توسط خانواده آنان، و همچنین ارتباط بیشتر این خانوادهها با
جامعه شهری، در دسترس بودن امکانات و بهرهگیری بیشتر از ابزارهای آموزشی و درمانی
علت این امر باشد.
این بررسی نشان داد، با
آن که بیماران روانپزشکی برای درمان به مراکز روستایی مراجعه میکنند، اما
درمانگران سنتی هنوز بخشی از بیماران را به خود جلب میکنند، بهطوری که 6/47% از
بیماران روانی مورد بررسی، مراجعه به دعانویس را گزارش کردهاند.
در زمینه روند مصرف
دارو، افزون بر آگاهی و نگرش خانوادهها میتوان توان مالی در خرید داروها یا حضور
پیوسته بیمار نزد خانواده را مؤثر دانست.
عدم وجود یا کمبود برخی
از داروهای اساسی در مراکز روستایی را میتوان به عملکرد و نظارت ضعیف پزشکان بر فعالیتهای
بهداشت روان و بهرهنگرفتن از داروهای روانپزشکی در هنگام تجویز برای بیماران
روانی دانست.
یافتههای این بررسی در
مورد عملکرد پزشکان با یافتههای حسنزاده (1371) و بوالهری و محیط (1374) مبنی بر
موفقیت پزشکان در زمینه تشخیص و درمان بیماران روانی، همخوانی ندارد. عملکرد ضعیف
پزشکان مراکز روستایی بر فعالیتهای بهداشت روان را میتوان ناشی از نگذراندن
دوره آموزشی
بهداشت روان و عدم نظارت مشاور علمی برنامه بهداشت روان (روانپزشک) بر فعالیتهای
پزشکان دانست.
بهطور کلی، یافتههای
پژوهش حاضر نشان داد که ادغام بهداشت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه
روستایی شهرستان سنندج با موفقیتهایی همراه بوده است. با آنکه آگاهی و نگرش مثبت
نسبت به بیماریهای روانی در افراد جامعه روستایی، خانواده بیماران روانی و
بهورزان در سطح مطلوبی است، اما بیماریابی، وضعیت ارایه دارو، ارجاع و پیگیری
بیماران روانی در سطح ضعیفی است و نیازمند تغییر و اصلاحات اساسی در برنامههای
اجرایی و نظارتی میباشد.
سپاسگزاری
با
سپاس فراوان از بهورزانی که در اجرای پژوهش همکاری نمودند و با تشکر فراوان از
همکاری خانوادههای بیماران.
دریافت مقاله: 26/2/1384؛ دریافت
نسخه نهایی: 16/5/1384؛
پذیرش مقاله: 9/6/1384
|
منابع
اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماریها
(1376). ارزشیابی کشوری در شش استان بهطور آزمایشی. گزارش منتشر نشده.
اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماریها
(1383). گزارشات ارسا لی از عملکرد بــرنامه بهداشت روان. دانشگاههای علوم
پزشکــی سراسر کشور. تهران: اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماریها.
باقرییزدی، سید عباس؛ ملکافضلی، حسین؛ شاهمحمدی،
داود؛ نقوی، محسن؛ حکمت، سیمین (1378). ادغام برنامه بهداشت روان در شبکه بهداشتی
درمانی بروجن استان چهارمحال و بختیاری. اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماریها.
باقرییزدی، سید عباس؛ ملکافضلی، حسین؛ شاهمحمدی،
داود؛ نقوی، محسن؛ حکمت، سیمین (1380). ارزیابی عملکرد بهورزان و رابطین داوطلب
بهداشتی در ارایه خدمات بهداشت روان در شبکه مراقبتهای بهداشتی اولیه شهرستان
بروجن- استان چهار محال بختیاری. مجله حکیم، دوره چهارم، شماره دوم، 109-100.
بوالهری، جعفر(1377). بهداشت روان برای کاردانان بهدا شتی. تهران: انتشارات بشری.
بوالهری، جعفر (1381). بهداشت روان برای کارشناسان بهداشت روانی. تهران: انتشارات
بشری.
بوالهری، جعفر؛ بینا، مهدی؛ احسانمنش، مجتبی؛
کریمیکیسمی، عیسی (1376). بررسی آگاهی، نگرش وعملکرد بهورزان. فصلنامه
اندیشه ورفتار، سال سوم، شماره 1و2، 12-4.
بوالهری، جعفر؛ محیط، احمد
(1374). ادغام
بهداشت روانی درمراقبتهای بهداشتی اولیه درمنطقه هشتگرد. فصلنامه اندیشه ورفتار،
سال دوم، شماره 1و2، 24-16.
بینا، مهدی؛ بوالهری، جعفر؛ باقرییزدی، سیدعباس
(1374). بررسی عملکرد پزشکان عمومی در مراکز بهداشتی-
درمانی روستایی ایران. مجله طب و
تزکیه، شماره 25، 12-7.
پریانی، عباس (1377). بررسی رضایتمندی دریافتکنندگان
خدمات از عملکرد خانه بهداشت و مراکز بهداشتی- درمانی روستایی شهرستان قروه. پایاننامه
کارشناسی ارشد آموزش بهداشت. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی ایران.
حسنزاده، سیدمهدی (1371). بررسی ادغام خدمات بهداشت
روانی در نظام خدمات اولیه شبکه شهرضا. دارو و درمان، سال دهم، شماره 110، 27-23.
دواساز ایرانی، رضا (1383). بررسی وضعیت ادغام
بهداشت روان در
مراکز بهداشتی- درمانی اندیمشک. فصلنامه اندیشه و رفتار، سال دهم،
شماره 1 و 2، 115-110.
دواساز ایرانی، رضا؛ اخلاصی، عبدالکریم
(1379). گزارش توصیفی ادغام خدمات بهداشت روان در نظام مراقبت اولیه بهداشتی شبکههای
بهداشت و درمان استان خوزستان. اهواز معاونت بهداشتی استان خوزستان.
رئیسی، پوران؛ جهانبانی، عفت (1382). چگونگی
عملکرد مدیریت برنامه بهداشت روان در شبکههای بهداشت و درمان استان خوزستان.
فصلنامه اندیشه و رفتار، سال نهم، شماره 2، 48-40.
سازمان جهانی بهداشت (1373). ادغام بهداشت
روان درمراقبتهای بهداشتی اولیه. ترجمه داود شاهمحمدی، عباس باقرییزدی، حسن پالاهنگ.
تهران: انتشا رات مجمع علمی و فرهنگی مجد.
شاه محمدی، داود(1371). گزارش جامع از طرح تحقیقاتی ادغام بهداشت روان درP.H.C. در روستاهای شهرکرد. تهران: اداره کل مبارزه با بیماریها، وزارت بهداشت و
درمان و آموزش پزشکی.
صدقیانی، ابراهیم 1376)). ارزیابی مراقبتهای بهداشتی- درمانی و استانداردهای بیمارستانی.
تهران: انتشارات معین.
عاطفوحید، محمدکاظم (1383). بهداشت روان در
ایران: دستاوردها و چالشها. فصلنامه رفاه اجتماعی، سال چهارم، شماره 14، 57-41.
عبهری، محمد (1377). گزارش توصیفی خدمات بهداشت روانی و ادغام بهداشت روان در مراقبتهای
بهداشتی اولیه در منطقه ساوجبلاغ، فصلنامه اندیشه و رفتار، سال چهارم، شماره 3، 40-29.
فرجپور، محمد (1377). بررسی میزان دانش، نگرش وعملکرد بهورزان شهرستان کرمان در زمینه
بیماریهای روانی بعداز گذشت 6 سال از طرح ادغام بهداشت روانی در P.H.C..
پایان نامه
دوره دکتری تخصصی اعصاب و روان. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی کرمان.
قاضیزاده، احمد (1374). تحلیل هزینه- منفعت
بیماران تحت پوشش طرح ادغام بهداشت روانی در مراقبتهای بهداشتی اولیه.
پایاننامه دکترای مدیریت بهداشت. تهران، دانشگاه آزاد اسلامی.
محمدی، مسعود(1377). اثر بخشی ادغام بهداشت روان بربیماران سایکوتیک و صرع در
شهرستان مرودشت. پایان نامه کارشنارسی ارشد روان شناسی بالینی. انستیتو روانپزشکی
تهران.
محیط، احمد؛ شاه محمدی، داود؛ بوالهری، جعفر (1374). ارزشیا بی کشوری بهداشت روانی. فصلنامه اندیشه
ورفتار، سال سوم، شماره 3، 16-4.
National Institute of Mental Health and Neurosciences (1990).
Training of PHC personal in mental health care experiences.
Bangalore: NIMHANS.