hc8meifmdc|2011A6132836|MoshaverAmlakDBWebSite|tblnews|Text_News|0xfdffe928010000001a0d000001000100
(مطالعه موردی: مدیریت امام علی(ع)
دکتر حسین خنیفر
استادیار دانشگاه تهران
چکیده:
با طرح کارآفرینی بعنوان موتور محرک
توسعه| صاحبنظران زیادی در عرصههای مختلف علمی بویژه حوزهها و نحلههای اقتصادی|
روانشناسی| جامعهشناسی و مدیریتی به این مهم پرداختند و طیفی از تئوریها و نظریههای
کارآفرینی مطرح و چالشها و راهکارها و منظرهای گوناگونی ارائه گردید. نگاه دیگر
به حوزة کارآفرینی از زاویه نظامهای ارزشی است. از آنجا که حاکمیت ارزشها بویژه
ارزشهای اسلامی است و در تمام ارکان اقتصادی و اجتماعی جامعه ما بویژه فعالیتهای
کارآفرینانه و امور مربوط به کسب و کار از مفروضههای بنیادین حکومت دینی در جامعه
اسلامی ایران به شمار میرود لذا این مهم منجر به تحقیقی نگاه متفاوت به این مقوله
گردید و محور مقاله را به مطالعه بنیانها اقتصادی و مدیریتی امام علی(ع) از نوع
تحلیل محتوا گردید که با بررسی بسیار فراوان و وسیع روایات و آثار منتسب به امام
علی (ع) و سایر موسوعه احادیث دینی از کتابهای اهل سنت و دانشمندان شیعی مدلها و
جدولهایی احصاء گردید و محوریت پژوهش مقوله کارآفرینی ارزشی قرار گرفت که در این
مقاله با نگاه الهامی از سیرة امام علی(ع) تحلیل و مدلسازی صورت گرفت.
واژههای کلیدی: کارآفرینی| نظام ارزشی| نوآوری| ریسکپذیری|
درک تغییر| خبرگی| ویژگیهای فردی( فردی| اجتماعی - اقتصادی - روحی| روانی| جسمی
کارآفرین)
1.
مقدمه
مقوله کارآفرینی مانند اغلب حوزههای
مطالعاتی مدیریت دارای| مجموعههای فراوانی از تعاریف| دستهبندیها و تئوریها و
نظریات است که در شش بعد وسیع| ژرف| جدید| کُهن| کهنه و یا ترکیبی از این ابعاد عرضه
میشوند لذا کسب و کار و کارآفرینی نیز علاوه بر ریشه تاریخی و ارزشی در ادیان و
مکاتب دارای این خصیصه ذاتی| تاریخی| مفهومی یعنی اضلاع مختلف و گستردگی است که
برای اختصار سخن به برخی از این ابعاد و تعاریف و نظرگاهها میپردازیم"
به زعم برخی از صاحبنظران ادبیات مدیریت و کارآفرینی| در زبان فارسی
واژه کارآفرینی به طور دقیق معادلیابی نشده است. به طوری که نمیتوان از معنای
متداول کارآفرینی به معنای دقیق آن دست یافت. مثلاً در فرهنگ پنج جلدی انگلیسی به
فارسی دکتر عباس آریانپور کاشانی برابر واژه مذکور و واژه Entreprenant
معنای «متهور| اقدام به کارهای مهم| جسور| بیباک| دل به دریازدن و پیشقدم در تأسیس شرکت|...» قید گریده
که تا حدودی معنی «کارآفرین» به معنی خاص کلمه را به ذهن
خواننده القا میکند. لذا از تعاریفی که در منابع و مآخذ بینالمللی برای
کارآفرینی درج شده| به مفهوم عمیق و صحیح «کارآفرینی» پیمیبریم. ]1[
احمد پورداریانی در تعریفی که از
کارآفرینی ارائه میدهد| معتقد است| «کارآفرین فردی است که دارای ایده نو (New Idea) و جدید است و
از طریق فرایند تأسیس و ایجاد یک کسب و کار (شرکت) و قبول مخاطره (Risk)|
محصول (Product)یا خدمات (Services) جدیدی را به جامعه
معرفی میکند».]2[ سپس در جای دیگر تأکید میکند این واژه در ادبیات فارسی ابتدا به
معنای کارفرما و سپس کارآفرین ترجمه شد. البته این ترجمه
جامع| مانع| مفید و به معنای دقیق واژه نیست. در واقع اگر این واژه "ارزش آفرین" ترجمه میشد| به نظر| رساتر بود. گرچه معنای واژهای
"ارزش" در ادبیات اقتصادی غرب با معنای آن در ادبیات دینی ما متفاوت
است. ]5[
یکی از تعاریف اشتباه و مصطلح که تا
کنون برای واژهی کارآفرین ارائه شده است| "ایجاد شغل" است. این اشتباه معنایی در بین بسیاری از مسئولان| سیاستگذاران| تخصیصدهندگان
منابع نیز جا افتاده است. در حالی که رسالت کارآفرینی با ایجاد کار و اشتغال تفاوت
دارد و حوزه وسیعتری رادر برمیگیرد. در واقع کارآفرینی دو پیام مهم برای سیاستگذاران
و مسئولان دارد و استراتژیهای به کار گرفته شده و اجرای کارآفرینی "اشتغال"(Employment) و "رفاه"(welfare) را ایجاد میکند.
هنوز آشنایی لازم با مفهوم این واژه در جامعهی ما وجود ندارد و کارآفرینی با
مفاهیم دیگری از قبیل سرمایهگذار| سرمایهدار| کارخانهدار| بازگان| پولدار|
مدیر و ... تداخل پیدا میکند. از این رو ضروری به نظر میرسد تعریفی دقیق و جامع
از واژه کارآفرینی ارائه گردد.
در بین تعاریف ارائه شده از طرف دانشمندان علم
مدیریت| کارآفرینی فرایندی است که طی آن محصول یا خدمت جدید با نوآوری و خلاقیت به
بازار ارائه شود و این کسب و کار مدام در حال رشد و ترقی باشد.
در نتیجه کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایهی
خود پایهگذاری میکند. ]3[ و چه بسا خود سبب ساز سرمایههای بزرگتر شود و چون طبق قاعده شخصیتی که از
شیوة (ایجاد و گذر) تبعیت میکند ]1[ کارآفرینی به مقولههای روانشناسی شغلی و حرفهای نیز نزدیک میشود.
که به قول اشو| مرد خلاق (کارآفرین) بر زیبایی دنیا میافزاید او باعث میشود دنیا بهتر شود و وقتی از دنیا میرود
دنیای بهتری را پشت سر میگذارد که خود نیز در خلق آن محور بوده است.
2. بیان مسأله
مکتب مدیریتی اسلام| بر مفاهیم
ارزشی و بینشهایی متکی است که براساس آنها| مقوله کار و
اقتصاد مدیریت اسلامی| با دیگر مکتبها| تفاوتهای
اصولی پیدا میکند. این ارزشها و بینشها را در دیدگاه اسلام| نسبت به هستی| انسان| جامعه| ثروت| مالکیت| آزادی و
عدالت و ... میتوان یافت. گرچه این مفاهیم از مقولات
ارزشی هستند و در اصطلاح| علمی به شمار نمیآیند| ولی با نفوذ در روح و روان و
اخلاق مردم و ظهور آنها در رفتار انسانها| نقش فوقالعادهای در جلوگیری از پیدایش
مشکلات اجتماعی و اقتصادی و یا کمک در حل سریع و آسان آنها دارند. در بحث روششناسی
علوم انسانی| گفته شد که رفتارهای انسان از همین بینشها و مفاهیم ارزشی اثر میپذیرند
و کار که مقوله مهم حیاتی نیز متأثر از آنهاست.
بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی
جوامع دیگر| ناشی از بینش نادرست آنها دربارة مفاهیم فوق است. با تصحیح بینشها و
برداشتها و ظهور دیدگاههای درست دربارة این مسائل اساسی و زیربنایی در اندیشهها و
رفتارها| جلوی این گونه مشکلات و بحرانها را میتوان گرفت. با نفوذ و استقرار این
دیدگاهها و مفاهیم در دل و ذهن انسانها| بسیاری از مکانیزمهایی که اقتصاددانان
سرمایهداری| به عنوان قوانین غیر قابل تغییر مطرح کردهاند| تحقق نخواهد یافت و
به جای آنها مکانیزمهای دیگری که رابطة مستقیم با این بینشهای مکتبی دارند| قرار
میگیرند. براساس این بینشها و برداشتها| سیاستگذاریهای اقتصادی نیز تغییر مییابد
و حتی مقوله کار نیز باز تعریف خواهد شد.
به زعم برخی دیگر از محققین در دورههای
بعد (قرن 17 تا اوایل قرن بیست و یکم) کارآفرین از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد
متمایز میشود. به طوری که کسی که سرمایه را تأمین میکند| با خطرپذیر متفاوت است.
همچنین در این دوره میان کارآفرین و مدیریت کسب و کار نیز تفاوت گذاشته
میشود. کسی که سود حاصل از سرمایه را تحصیل میکند با شخصی که سود حاصل از
توانمندیهای مدیریتی را دریافت میکند تفاوت دارد. در دهههای میانی قرن بیستم|
مفهوم نوآوری به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی
تبدیل میشود. مفهوم نوآوری میتواند شامل هر چیزی باشد؛ از یک محصول جدید گرفته
تا ایجاد سیستم توزیع(Distribution system) جدید و یا حتی ایجاد یک
ساختار سازمانی جدید برای انجام امور. اضافه شدن این مفهوم به دلیل افزایش رقابت
در بازار محصولات و تلاش برای استفاده از نوآوری به منظور ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کارهای موجود و بقای آنها میباشد. و
سرانجام از سال 1980 به این طرف مفهوم کارآفرینی از حیطه خاص توجه اقتصاددانان خارج شده و نظر جامعه شناسان و روانشناسان را
به خود جلب نموده است.
برخی نیز معتقدند رغمارغم اینکه بحث
از کارآفرینی بصورت آکادمیک در عرصه مدیریت
و بخصوص بحث کارآفرینی سازمانی(Corporate Entrepreneurship)
که از سال 1985 بطور جدی مطرح شده است ولیکن از منظرگاه مطالعات در خصوص ماهیت و
تعریف کارآفرینی و با بررسی کلی در ادبیات کارآفرینی در خصوص ماهیت(Entity)| مفهوم(Concept) و یا ریشه(Fring) و فلسفة کارآفرینی مشاهده میشود که عدة انگشتشماری از دانشمندان مثل| دیوید
مک کللند (David Mc Clleland)
به مفهوم ریشهای و گسترده آن پرداختهاند| البته بسیار سطحی. به عبارت دیگر مک
کللند جوهری را در نظر داشت که کارآفرینی با تعاریف متداول فقط بعدی از آن است (بعد اقتصادی). اکثر قریب به اتفاق
محققان| به آن جوهره اصلی توجه و اشارهای نداشته فقط به شاخة اقتصادی آن پرداختهاند
که به قول مک کللند برای آن جوامع (به دلیل جهانبینی و ایدولوژی حاکم) بیشتر قابل
فـهم بوده است. چنانچـه آن مـفهوم گـسترده و جـوهرة اصیل مدنظر قرار گـیرد|
"کارآفرینی فراتر
از شغل و حرفه است؛ بلکه "یک شیوه زندگی" و به تعبیر مک کللند: چنانچه
نقشهای(Roles) افراد را از وضعیتهای آنان(status)
جدا کنیم و فقط نقشها را
در نظر بگیریم در آن صورت کارآفرینی بسیار گستردهتر میشود و همه فعالیتهای انسان
را در بر میگیرد| لذا همة فعالیتهای انسان میتواند به روش کارآفرینانه به اجرا
درآید: از شعر گفتن تا رهبری جنگ. وی اضافه میکند "اگر بخواهیم همة محدودة
زندگی بشر را بررسی کنیم تعریف کارآفرینی و روش کارآفرینانه بسیار مشکل خواهد شد.
بنابراین| فقط متمرکز بر فعالیتهای کسب و کاری میشود چون بیشتر قابل فهم
است!!"]4[
اساساً ادبیات کارآفرینی بیانگر آن است که تا به حال برای تعریف کارآفرینی از روش استقرایی استفاده شده است
به این معنی که سعی شده فقط بر اساس خصوصیات عدهای از افراد موفق در امور کسب و
کار| تعریفی برای کارآفرینی ارائه دهند. اما از آنجا که حوزة فعالیتهای
کارآفرینانه محدود به امور کسب و کار نبوده و به مرور این قلمرو بیشتر آشکار میشود|
مفاهیم و تعاریف کنونی کارآفرینی جامعیت و مانعیت خود را از دست میدهد. ]4[
از طرفی «پیتر دراکر»(Piter Druker) معتقد است که کارآفرینی یعنی ایجاد فعالیتهای اقتصادی کوچک و جدیدی با سرمایه فردی و لذا
کارآفرین ارزشها را تغییر میدهد و ماهیت آنها را دچار تحول مینماید.
به طور کلی وجه اشتراک تمامی تعریفهای
ارائه شده از سوی پیتردراکر را میتوان
در موارد زیر خلاصه کرد:
1. کارآفرینان ارزشها را تغییر میدهند و ماهیت آن را دچار تحول میکنند.
2.
کارآفرینان برای
فعالیت خود سرمایه نیاز دارند. مخاطرهپذیرند. اما هیچگاه سرمایهگذار نیستند.
آنها مخاطرهای را میپذیرند که لازمهی هر فعالیت اقتصادی است.
3.
کسانی که
بتوانند به درستی تصمیمگیری کنند| میتوانند کارآفرین باشند.
4.
کارآفرین تغییر
را مقولهای سالم و هنجار میداند. او تغییر را مطرح نمیکند بلکه همواره به دنبال
آن است و به آن پاسخ میدهد و فرصتها را شناسایی میکند.
5. کارآفرینی یک رفتار است نه یک صفت خاص در شخصیت افراد.
بنابراین در یک کلام میتوان گفت که کارآفرینان با مدیران و صاحبان سرمایه تفاوت
دارند. هر چند ممکن است در بین مدیران و صاحبان سرمایه نیز بتوان مواردی از
کارآفرینی را مشاهده کرد. ]5[
برخی صاحبنظران نیز کارآفرین(Interprise) را معادل فرد اهل تهّور(Impetuosity) و سرمایهگذار(Investor) میدانند که تهور را بمعنای خواست و اراده به
انجام کار جدید و قبول مسئولیت و خطرات احتمالی آن تعبیر و سرمایهگذار را مترادف
داد و ستد| و شغل کارآفرین میدانند که به تعبیر مک کللند نزدیکتر میشوند که مقوله اقتصاد و درآمد از لحاظ نموده و
بر آن متمرکز شده است و آن را مبنای تعریف میداند ]6[
بنابراین با توجه به مباحث قبل و
زمینههای مطالعه در این موضوع میتوان اهداف طبیعی و بالندهای را برای کارآفرینی
در نظام ارزشی و دیدگاه امام علی(ع) کار ارائه کرد:
1. کسب و کار و کارآفرینی برای تأمین
معاش خانواده
2. کسب و کار و کارآفرینی برای توسعه و
گشایش در زندگی خود و خانواده
3. کسب و کار و کارآفرینی برای ترقی
جامعه
4. کسب و کار و کارآفرینی برای انجام
امور خیر و دستگیری از نیازمندان
5. کسب و کار و کارآفرینی برای افزایش
ثروت| جهت استفاده مشروع از آن
6. کسب و کار و کارآفرینی برای فراهم
ساختن فرصتهای غیر قابل تصور برای دیگران
4.
پیشینه و مبانی نظری موضوع
واژه کارآفرینی(Entrepreneurship) که در ادبیات جهانی و فارسی آنرا یک کلمه فرانسوی(France word) و در خلق ثروت(Wealth) و توسعه مهم میدانند
]2و7و8[
شومپیتر (Schumpeter| 1943) وینتر(winter| 1965) کرایزنر(Kirzner|
1973) و اکس(Acs 1997) و خاستگاه واژه
شناختی آنرا کلمه "Entreprender" و بمعنای متعهد شدن بر میشمارند به یک معنا این اطلاق و سیر
تاریخی آن که از سدة شانزدهم میلادی آغاز میشود را به کسانی گفته میشود که
مأموریتهای نظامی(Military) را هدایت میکردند لذا واژه کارآفرین میخواندند و از حدود سال
1700 میلادی به بعد فرانسویها این واژه را برای پیمانکاران دولت که مسئول ساخت
اموری مانند جاده| پل| بندر و ... بوده به کار میبردند.]3[
برخی صاحبنظران نیز معتقدند مردم از آغاز خلقت چون دارای نیازهای جسمانی زیادی
هستند و بطور کلی آنها به غذا| لباس| مسکن| هوا و آب نیاز دارند و بعدها حمل و نقل
و ارتباطات و نیازها متنوع اضافه گردید لذا مقارن آن کار و کارآفرین مطرح شد تا به
این گسترة فعالیت تنوع حرفهای ببخشد.
به همین سبب مردم برای تأمین محصولات
و ارائه خدمات مورد نیازشان به یکدیگر متکی هستند و هر چه جامعه رشد بیشتری داشته
باشد| نقش افراد تخصصیتر و واضحتر میباشد. و برای هر شخص مشکل است که به تنهایی
نیازهای خود را برآورده نماید. برای مثال یک زارع محلی(Local) میتواند برای
خود محصولات اولیه را (برنج| مرغ| سبزیجات و گندم) تولید کند. ولی نمیتواند لباس
و عینک و دارو بسازد در شهر| یک وکیل و فعال قادر به ارائه خدمات گرانبهای قانونی
است اما به محصولات و خدمات دیگری برای نیروی برق| حمل و نقل| غذا و مسکن وابسته
است. لذا نیاز به کالاها یا خدمات یک موقعیت اقتصادی است. و بطور کلی توانایی
اشخاص برای ارائه| تولید| ایجاد| دریافت یا فرصتسازی در زمان مناسب| مکان مناسب و
با افراد یا بوسیله افراد مناسب و قیمت مناسب را کارآفرین میگویند ]9[ و از چالشهای مهم آن در دنیای حاضر چالش در تعریف درست نیازها
و فرصتها(Oppor tunaites &
Needs) و خلاءها و مهمتر از آن یادگیری کارآفرینان در حال فعالیتاند که باید متناسب با دوره
زندگی کسب و کار خود یاد بگیرند. ]7[ و این
مسئله یادگیری مداوم که امروزه تحت عنوان (L.L.L) ( Life Long Learning)
یعنی یادگیری مادامالعمر مطرح است و در اواخر عمر پیتر دراکر(Piter Druker) که در سال 2005
فوت نمود به شدت مورد توجه این صاحبنظر مدیریتی بود که اشاره میکرد: بیسوادان قرن
21 آنانی نیستند که نمیتوانند بخوانند یا نمیتوانند بنویسند بلکه آنانی هستند که
نمیتوانند یاد بگیرند و یا بازآموزی کنند. ]10[
که امام علی(ع) در این زمینه میفرمایند: «تا خبرگی
لازم را در کارهای حاصل ننمودهای به آن اقدام نکن» ]11[
از طرفی نیز به اذعان صاحبنظران
کارآفرینی| ریشههای این واژه را میتوان هم در ادبیات اجتماعی و هم در نظرگاه
ارزشی تعقیب و مستندات آنرا ارائه نمود ولیکن در دنیای نظریهپردازی جدید و قدیم
اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته و تمام مکاتب اقتصادی نیز به آن توجه
داشتهاند.
واژه کارآفرینی را زاییدة تئوریپردازی
و نوعی سازماندهی میدانند]12[ و رویکرد به این واژه در قرنهای اخیر در جهان غرب و در چند سال
اخیر در ایران میدانند که رویکرد نوینی به سازندگی| ایجاد کسب و کار| خلاقیت و
کار| خلاقیت| نوآوری و توسعه پایدار ملی دارد]5[ اما از نظرگاه نظام ارزشی و
مدیریت دولتی مقولة کسب و کار و کارآفرینی فراتر| پیشینتر و مورد تأکید در طول
ادیان الهی و مصلحان دینی قرار داشته است تا جائیکه اگر به بررسی اجمالی کتابهای
موجود آسمانی مانند تورات| انجیل و قرآن دست بزنیم در مییابیم که اهمیت کسب و کار و کارآفرینی و فعالیت و
تلاش و نوآوری و تغییر و قاعدة تلاش| تغییر شرایط
و خلق و ایجاد| همه و هم ریشهای دیرین دراز در ادیان پیشین و پسین و مبانی ارزشی
دارند تا جائی که در کتاب ارجمند وسائل الشیعه از قول رسول مکرم اسلام(ص) این مسئله به آغاز هبوط انسان بر زمین بازمیگردد
که فرمود:
اولین دستور خداوند به حضرت آدم بعد
از هبوط خویش بر زمین «مقوله کار» است تا از زحمت و تلاش خویش و با کشت زمین و کار
روی آن فعالیت کند. ]13[
از شاخصترین کارآفرینان نظام ارزشی
حضرت امام علی(ع) است که میفرمایند:
کار بدون شناخت و تخصص گمراهی است.]11[
و باز میفرماید: بر عالم است به آنچه میداند عمل کند و آنچه نمیداند بیاموزد.]11[
باز در جای جای روایات این مهم در
مدیریت ارزشی بارها مورد تأکید و تصریح قرار گرفته است و یکی از فرازهای زیبای
مقارنت دانش| کسب مهارت| و تداوم بر عمل است.
در روایتی از حضرت امام علی(ع) است
که صراحتاً میفرماید: طالب علم و خواهان تخصص باید خود را همیشه آماده فراگیری
نموده و از آموختن و کسب مهارت ملول و خسته نشود و هر قدر مهارت دارد باز آن را
بسیار نپندارد ]14[
ابعاد فلسفی| تاریخی و اقتصادی کارآفرینی
این مهم در طول تاریخ بارها مورد تصریح قرار
گرفته و در زمان حاضر نیز عقیده بر اینست که چرخ توسعه و رشد اقتصادی به جز در
برخی موارد که بطور مستقیم با موضوع خاص رقابتی مرتبط است (مانند کمبود نیروی کار|
توسعه نیروی کار) گاهی به پرورش مهارتهای خاص در نیروی کار توجهی ندارد. در حالیکه سیستم و فرایند بالندة آموزش| فرصت مهمی
برای مداخله موثر در کارها فراهم میکند. ]15[
برخی مکاتب اقتصادی فلسفی که داعیه
دارانی مانند منسیوس(Menssios) که از شاگران کنفسیوس بود و اعتقاد داشت که حکمران با کار و کوشش باید
به رفاه جامعه دست پیدا کند و حکمرانی که قادر به فراهم کردن شرایط کار و رفاه
مردم نباشد باید استعفا کند.]16[ همچنین سیسرو(marcustullius (Tylius) Cicero)
حقوقدان و سیاستمدار مشهور زمان سزار در این مورد گفته است: یک سازمان اجتماعی
بدون کار و فعالیت و نیروی قضاوت صحیح و مراقبت دقیق و مداوم مدیران نمیتواند
بوجود آمده و به حیات خود ادامه دهد. بالاخص در دورة کنونی که رقابتهای فزاینده
آغاز شده است.]17[ بنابراین نه تنها ما باید حدود ثغور اختیارات اداری مدیران را
معلوم کنیم و آنها نیز به مسئله کار توجه جدی داشته باشند باید به کلیه افراد
تعلیم دهیم تا مسئولیت در برابر کار و اطاعت از مدیران داشته باشند و رقابت
فعالانه را با رقبای خود جستجو کنند.]18[
از طرفی از قرن شانزدهم میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی پررنگ
میبینیم که از جمله این نظرات در اوایل قرن هیجدهم برنارد دو بلیدور(Bernard F.De Belidor)
اقتصاددان فرانسوی تعریف فراگیرتری ارائه نمود که عبارت بود از خریداران نیروی کار
و مواد اولیه به بهایی نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهایی طبق قرارداد]2[ بعدها نیز اقتصاددانان دیگر به این مهم
پرداختند که جایگاه مرکانتلیستها و کلاسیکها و نئوکلاسیکها نیز قابل تأمل است. کانتیلون در حدود 1370 تمایز خاصی بین زمینداران و دستمزد بگیران و
کارآفرینان قائل است و اولین بار برای کارآفرینان ویژگی خاص تعریف و ارائه میدهد که در محیطی با عدم قاطعیت
فعالیت میکنند و دیگر اینکه در خطر همیشگی هستند و سوم اینکه سرمایه اولیه را
خود فراهم میکنند. صاحبنظران دیگر اقتصادی و منابع مهم این مقوله مانند پالمر(M.Palmer |1987) جان باتیست سه(Jean Baptiste Say|1803) استوارت میل(J. Stewart Mill|1848) و
فرانسیس واکر(Francis A. Walker|1870)) فردریک هاولی(Frederick B. Hawely| 1882) که این صاحبنظر مخاطرهپذیری (ریسک) را صفت بارز کارآفرینان قلمداد کرد و بعدها جان کامونز(John R. Commonz| 1890) و آلفردمارشال(Alfered Marshall| 1891) و فرانک نایت(Frank H. Knight| 1921) که در کتاب خود تحت عنوان «مخاطره»| عدم قطعیت و سود کارآفرین را به عنوان عنصر اصلی هر نظام
معرفی نمود(Risk| Uncertainty and
profits). ]2[ و سپس ژوزف شومپیتر(Joseph Schumpeter) که
در هاروارد تدریس مینمود در دوران رکود دهة 30 آمریکا به نقشِ محوری و کانونی
کارآفرینان اشاره میکند و معتقد بود بهره(Interest) و سود(Profit) ناشی از تغییرات در محیط ایستا(Stop Invironment) اتفاق نمیافتد و تحول نیز به نوبه خودحاصل کار
نوآوران کسب و کار یا کارآفرینان خواهد بود.]2[
و آدمی را یاد سخن بلاک(Mark Blauk |1980) در اقتصاددانان بزرگ (1980) میاندازد که اشاره میکند دیگر عصر
جنگاوران و فاتحان و کشورگشایان تمام شده است و زمانه عصر اقتصاددانان و بازرگانان
و کارآفرینان است که فقط به درآمد کسب شده
نمیاندیشند ]20[ و به نقل از کاسون| شومپیتر معتقد بود که کارآفرین یک نیروی محرکه
در توسعه اقتصادی است و نقش آن عبارتست از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد
بعدها دو شاخص اصلی کارآفرینان یعنی نوآوری(Innovating) و (تخریب خلاق(Creative Destruction )
را مطرح میسازد. بعد از آن هایک(F.A.Hayek| 1937) و همچنین آرتور کول(A. Col| 1946) و کلارنس دانهوف(Clarence H.Danhof|1946) و
کرزنر(I.Kirzner|1979) و تئودور شولتز(Theodore Schultz| 1980)
که کارآفرینی را مساوی عدم تعادل مطرح ساختند و بعد وارد اواخر سدة بیست میشویم
که «هبرت» و «لینک»(R.Hebert &
A.Link) صحبت از
دوازده خصوصیت کارآفرین میکنند که در اینجا این دوازده خصوصیت کارآفرین را در
(سطح اعتقادی و باورمندی) مطرح میسازند که عبارتند از:
ردیف
|
خصوصیت
|
ویژگی
روانی
|
ردیف
|
خصوصیت
|
ویژگی
روانی
|
1
|
ارتباط
مخاطره با عدم قطعیت
|
ریسکپذیری
|
7
|
سازمان
دهنده منابع اقتصادی
|
هماهنگکننده
|
2
|
عرضه
کننده سرمایه مالی
|
خوداتکائی
|
8
|
مالک شرکت
تجاری
|
آغازگر
|
3
|
مبتکر
بودن
|
خلاقیت
|
9
|
بکارگیرنده
عوامل تولید
|
محصول گرا
|
4
|
تصمیم
گیرنده
|
قاطعیت
|
10
|
پیمانکار
|
فعال
|
5
|
رهبر
صنعتی است
|
فنآور
|
11
|
حاکم است
|
اعتماد به
نفس
|
6
|
مدیر یا
رئیس
|
مسئولیتپذیر
|
12
|
بکار
برنده منابع برای مقاصد مختلف
|
باهوش
|
کارآفرینی اجتماعی و ارزشی در بهترین
شکل| تغییرات عمدهای در سیستم اجتماعی بوجود میآورد که باعث سرعت بخشی به
تغییرات بزرگ است ]21[
دو محقق اخیر یعنی «هبرت و لینک» چهار ویژگی را در تمامی کارآفرینی تعاریف ثابت
یافتند که اضلاع چهارگانه یا مربع کارآفرینی میتوان نمایش داد. و هر چهار مؤلفه
نهایی را با روایات و منظرگاه ارزشی بصورت مستند مورد تطبیق قرار داد.]22[
در خصوص نوآوری حضرت
امام صادق(ع) میفرماید:
من دوست دارم که آدمی دارای حرفه و
فنی(نو) را ببینم که به دنبال کار و کسب روزی باشد.]23[
پیامبراکرم(ص) نیز
درجه فرد نوآور را بالاتر برده و خداوند را نیز علاقمند به او میداند و میفرماید:
خداوند بندة مؤمنی را دوست دارد که خود دارای حرفه و پیشة جدیدی باشد.]24[
در خصوص اصل ریسکپذیری حضرت مولیالموحدین امیرالمومنین
علی(ع) میفرماید:
اگر از چیزی واهمه داشتی توقف نکن و آنرا انجام ده. ]25[
امروزه در بعد کارآفرینی مباحث
جنسیت و سن ریسکپذیری مطرح است تا جائیکه نوع شغل و حرفه را براساس این دو مولفه
تصریح میکنند زیرا سن ریسکپذیری زنان 25 تا 35 سال و مردان 35 تا 45 همچنین
مردان را هدفمدار| ایدهآل و نوآور و دارای اعتماد بالا و پرانرژی و کارآفرینان
زن را انعطافپذیر| شکیبا| هدفمدار| خلاق و واقعنگر و با سطح اعتماد متوسط
ارزیابی میکنند]26[
ج) در تغییر
و در خصوص درک تغییر قرآن کریم در سوره رعد آیه دهم صراحتاً
آغازگاه تغییر را خود انسان میداند و میفرماید «خداوند هیچ کس و هیچ قومی را
تغییر نمیدهد مگر اینکه خود تغییر کنند.
بقول پیتر دراکر تغییر آمدنی است| و شاید نتوان تغییر را متوقف کرد اما میتوان
آن را درک کرد و از آن پیشی گرفت]10[
در خصوص عدم قعطیت نیز روایت امام صادق(ع) که میفرماید: ما در شرایط متغیر زندگی میکنیم ولی در کار
و تلاش برای دنیا چنان باش که گویی جاودانی و در برابر تغییر شرایط و بانگ رفتن
چنان باش که گویی روانی]27[
بعدها روزنشتات(Robert Ronstadt)
(1985) و ویلکن(P. wilken) 1992 و کرچهوف(Kirchhoff) (1994) به
مقوله کارآفرینی در اقتصاد و بعنوان یک متغیر میانجی و فرایند پویای ایجاد ثروت بیشتر پرداختند.]2[ ولی با وجود این| تفاوتهای نظری فراوان بود
که حتی اقتصاد را نیز تحت الشعاع قرار میداد.]28[
«هیبرت» و «لینک» دوازه عاملی را
که تا سال 1982 رم در تئوریهای اقتصادی به کارآفرینان نسبت میدادند جمعبندی و
بارتو (1989) آنها را در مطالعات خود تحت عنوان بررسی نقش کارآفرینی در تئوریهای اقتصادی مورد توجه قرار داد و در بین این
تئوریها شش عامل مشترک کارکردی به کارآفرینان نسبت داده شده است.]2[ که در جدول
زیر هر خصیصه و نظریهپرداز آنرا با روایت مستند و تطبیقی ارائه کردهایم.
ردیف
|
روایت
کارآفرینانه
|
مرجع روایت
|
معنی
روایت
|
آدرس
روایت
|
عامل
کارکردی تطبیقی
|
نظریهپرداز
|
1
|
اَلاقتِصاد
نِصْفُ المَعیشه
|
پیامبر
اکرم(ص)
|
معامله و
کار اقتصادی نیمی از زندگی است
|
کنزالعمال|
المتقی1413ق|ج 3| ص49
|
معامله و
کار اقتصادی
|
ریچارد
کانتیلون
1770
|
2
|
کُن
مَشغولا بِما اَنْتََ عَنه مَسئول
|
امام
علی(ع)
|
به چیزی
مشغول و هماهنگ باش که مسئول آن هستی
|
غررالحکم
و دررالکلم ص245
|
هماهنگ
کننده
|
ژان
باتیست سه
1803
|
3
|
اَطْیَبُ
الکَسْبَ عمل الرجل بیده
|
پیامبر
اکرم(ص)
|
پاکیزهترین
کار و محصول دستاور خود فرد است
|
نهج
الفصاحه ش332
|
مالک
محصول
(دست آورد
خودش)
|
فردریک
هاولی
1882
|
4
|
اَحَلِّ
ما اَکَلَ العَبد کَسْبَ یَد الصانع اَذَا صَنَع
|
پیامبر
اکرم(ص)
|
سزاوارترین
چیزیکه فرد نایل میشود ساخته دست نوآور خویش است
|
محجةالبیضاء
ج3| ص140
|
نوآور
|
ژوزف
شومپیتر
1943
|
5
|
اللهَ
یُحِبُ عَبْداً اِذَا عَمِل عَمَلَا احَکَمه
|
پیامبر
اکرم(ص)
|
خداوند
دوست دارد بنده وقتی اقدام به کاری میکند
محکم و استوار کار باشد
|
امالی
صدوق ص 344
|
تصمیمگیری
و محکم کاری
|
فرانک
نایت
1921
|
6
|
اَسْتِثمار
المال تمام المروه
|
امام حسن
مجتبی(ع)
|
مروت و
جوانمردی در واسطه کردن مال و کارخویش است.
|
امالی
صدوق ص344
|
واسطه
|
ایزائیل
کریزنر
1973
|
این نکته نیز قابل عنایت است که در بین اقتصاددانان (ژان باتیست سی) اولین کسی بود که بر نقش حیاتی کارآفرینان درجابجایی منابع اقتصادی براساس
اصول بهرهوری تأکید کرد. «ژان باتیست سی»(Jean batiste say|1803)
واژه کارآفرین را مختص فردی میدانست که منابع اقتصادی را از یک حوزه دارای بهرهوری
و سود پایین به حوزه دارای بهرهوری و سود بالاتر منتقل میکرد. ]8[ و لذا سیاستهای حمایت از کسب و
کارهای کوچک و کارآفرین به طور فزایندهای اقتصاد جهانی را عوض کرد.]29[
در طول تاریخ و در نظام ارزشی نقش کارآفرین و سرآمدان فرصتساز و بهرهورز در ادیان مورد تأکید و در
دین مبین اسلام چه در قرآن کریم و هم در روایات
متعدد مورد توجه قرارداده شده است.
نگاهی گذرا به سیر تاریخی (مفهوم) کارآفرین از زاویة دیگر
نشان میدهد که بعضی معتقدند کارآفرینی ابتدا در حوزة موزیک مطرح بوده است و
کارآفرین در فرهنگ
لغات آکسفورد(Oxford 1897)| رئیس یا مدیر مؤسسه ملی موزیک تعریف شده است یعنی کسی که
سرگرمیهای موزیکال را تدارک میبیند. سپس (سال 1933/م) کارآفرینی وارد حوزة جدید و
وسیعتر "کسب و کار" شد و کارآفرین کسی قلمداد گشت که متقبل و مؤسس بنگاه
اقتصادی باشد (کارآفرینان مستقل و مقاطعه کاران). به دنبال آن| شومپیتر(J. Shumpeter) حوزه را وسیعتر
دید و گفت "کارآفرین میتواند در استخدام سازمان دیگری قرار گیرد "به عبارت دیگر کارآفرینان سازمانی را به حوزة قبلی
اضافه کرد. ولیکن در نگاه تطبیقی و مبانی ارزشی و حتی دینی این گسترة چند هزار
ساله است و واژهای است که شاید نه به این صراحت ولیکن در قالب این معنی آمده است.]1و4[
این گسترش تدریجی در حوزة فعالیتهای کارآفرینانه اساساً به
دلیل روش استقرایی است که مورد استفاده قرار گرفته است| به عبارت دیگر| چنانچه با
روش قیاسی کارآفرینی تعریف میشد یعنی همان طور که مک کللند میگفت| فقط نقشها را
پیگیری میکردند نه موقعیتها را| زودتر به نتیجه نهایی و تعریف جامع و مانع میرسیدند.
به یک معنی| اگر توصیف و روشنگری حوزهای از کارآفرینی (حوزه اقتصادی) بر دیگر
حوزهها ارجحیت داده نمیشد| شاید تا به حال مفهوم کارآفرینی روشن شده بود. ]4[ گرچه در دورة کنونی روحیة
کارآفرینی سازمانی اهمیت فوقالعادهای یافته و محیطهای کارآفرینی متحول شده است
و موفقیتهای کارآفرینان همگی حول یک ویژگی است و آن کار با افراد است. ]30[
جرداق
مینویسد در حکومت و مدیریت امام علی(ع) هیچ کس بیکار نبود| هیچ کس بیخانه نبود|
هیچ جوانی عزب نبود| دوست و دشمن سهم داشتند| هیچ دادخواهی معطل وجود نداشت. ]31[
از ویژگیهای قابل انطباق بر مدیریت حضرت امام
علی(ع) که کارآفرینان شاخص و تاریخی به آن متصف میباشند موارد چهلگانه ذیل است. ]1و32[
1. توفیق طلبی
2. اعتماد به نفس
3. عزم و اراده
4. ترجیح منافع دیگران
5. انرژی و پشتکار
6. استعداد و هوش
7. پویایی
8. نگرش مثبت
9. انعطافپذیری حرفهای
10.
توانایی نفوذ
در دیگران
|
11.
هدفگرایی
12.
نوآوری
13.
سازگاری بالا
14.
چالشگرایی
15.
تصمیمگیری
سریع
16.
مسئولیتپذیری
17.
آغازگری
18.
دوراندیشی
19.
کمالجویی
20.
همکاری
|
21.
توّکل
22.
قدرت تشخیص
23.
بینش و بصیرت
24.
احترام و
پافشاری
25.
صداقت و درستی
26.
تعادل رفتاری
27.
فرصت شناسی
28.
رشدگرایی
29.
خود جوشی
30.
مخاطره پذیری
|
31.
خلاقیت
32.
تحمل ابهام
33.
استقلال گرایی
34.
نوع دوستی
35.
مهارت جویی
36.
عزت نفس
37.
روحیه شکستناپذیری
38.
ظرفیت بالا
39.
الگودهی
40.
استقلال
|
در
نظرگاه امام علی(ع) کار ارزشمند زمانی است که آدمی با خبرگی وارد عمل شود و از
هوش| توان و استعداد خود بهره بگیرد چرا که دایرة توانمندیهای انسان به حدی وسیع
است که این دنیا کفاف ظهور این استعدادها را ندارد و لذا باید سعی و تلاش خود را
صرف کشف تواناییهای خود بالاخص در امر کسب و کار و کارآفرینی نماید تا اسیر محیط
یا اجیر کسی و حتی شریک وابسته نباشد و به مرحله و مرز خبرگی برسد. ]34[ و این
همان حالت خود اشتغالی است که لذت ریسک و تأثیر را با هم دارد.]35[
این
امر بالاخص در شرایط کنونی و با گذر از دوران صنعتی و فراصنعتی به جامعه اطلاعاتی
و مجازی پررنگتر میشود و با شروع عصر دانایی و خردورزی و خردمندی و اوجگاه
مهارتها بجای دانش صرف و حرکت خطی و شبکهای شدن دانش و صنایع و تولیدات و مهم شدن
هفت مؤلفه دنیای جدید یعنی مؤلّفههای (قدرت| سرعت| ثروت| فرصت| اطلاعات| ارتباطات
و مجاز)]36[ قابل تأمل است بقول دکتر احمدپورداریانی در
شرایط گذر یک جامعهی صنعتی به سمت جامعهی اطلاعاتی| بنیانهای تبدیل ماده و
انرژی به دانش و دانایی تغییر میکند و جامعه به جای توجه به نیروی
"بازومدار" به نیروی "مغزمدار" توجه میکند. از سطح کلان
جامعه گرفته تا سازمان| کار و نیروی انسانی دچار تغییرات مداوم مرتبط با محیط بینالمللی
میشوند. ضرورت دارد تا مدیران ما نیز با مفاهیم جدید کسب و کار آشنا شوند. ]2[
همهی
تلاش ما برای رسیدن جامعه| به این باور است که کارآفرینی هنری است که
ویژگیهای آن سازگار با جامعه است و کارآفرینان لکوموتیوهای توسعهی جامعهاند که
با به حرکت درآوردن واگنهای اقتصاد| اشتغال| تولید| فناوری و سرمایه| توسعهی
پایدار ملی را به ارمغان میآورند. وجود همین افراد در جامعه باعث حرکت و رشد
جوامع از ابتدایی به صنعتی و فراصنعتی بوده است و هماکنون نیز رسالت کارآفرینان
در جوامع در حال توسعه| ایجاد حرکتی و شتابدار برای دستیابی به اهداف تعیین شده
د حوزهی اقتصاد و صنعت است. که نیاز به سطح بالایی از تخصص و توانایی آموزی
دارند.]37[
کارآفرین
محرک اصلی توسعه است. به همین جهت کارآفرینی| (گرچه سابقه طولانی تاریخی دارد) ولی
از جهتی موضوع جدیدی است که شاید توانایی پاسخگویی به قشر دانش آموختهی ما را
داشته باشد. پاسخگویی به سؤالی که دیری است ذهن بخشی از افراد جامعه ما را به
خود مشغول کرده است| یعنی علت عدم توسعه یافتگی. آنچه این سوال را در اذهان شدیدتر
و ماندگارتر میکند| این است که ما در سالهای گذشته اختلاف سطح توسعهیافتگی را
بین کشورهای آسیایی| اروپایی و آمریکایی بررسی میکردیم ولی امروزه این تفاوت بین
کشور ما با سایر کشورهای آسیایی نظیر اندونزی| مالزی و سنگاپور بسیار سوال برانگیز
شده است. کشورهایی که تا دههی اخیر جزء کشورهای جهان سوم به شمار میآمدند| چنان
خود را در جریان تغییر و پیشرفت قرار دادهاند که ما امروز توان رقابت با آنها را
در خود احساس نمیکنیم. این واقعیتی تلخ است که ما هنوز هم خود را به جهشهای کوچک
صنعتی و اقتصادی دلخوش کردهایم| غافل از این که برای دستیابی به آمال و آرزوهای
ملی| قبل از هر چیزی باید فرهنگ کار و اشتغال را معنا کنیم. فرهنگی که در آن تمام
ارزشهای اقتصادی و کاری نظیر تلاش صداقت| کیفیتگرایی| مشتریمداری و ... تعریف
شده باشند.
امیدواریم
مبحث جدید کارآفرینی توانایی پاسخگویی به این نیازها و سوالها را داشته باشد. ]5[ و
مقوله کارآفرینی ارزشی محرکی جهت جهش در این زمینه باشد زیرا حمایت از کارآفرینان
و افرادی که توانایی کارآفرینی دارند عامل توسعه کارآفرینی و ارزشهای آن در جامعه
به عنوان یک کل با تأثیراتی مدتدار خواهد بود. ]38[
در
زیر با عنایت به روایت وسایل الشیعه افراد از نظر کار و کارآفرینی در نگاه امام
علی(ع) تقسیم شدهاند.]13[
درنظرگاه
حضرت امیرالمؤمنین(ع) کار بخش مهمی از زندگی است و بارها در روایات دینی
پیرامون کار و کوشش تأکید شده است که به هر کار مشروع و ارزشمندی که اراده کنیم و
مشغول شویم دستان خداوند نیز ما را همراهی خواهند نمود و آن کار حتماً تحقق و
نتیجهبخشی آن قطعی است.
شادی
و تلاش نعمتی خدادادی است و فعالیت و جوشش شادمانی را در زندگانی برای آدمی ارزانی
داشته است.
«بگو:
به فضل و رحمت خداست که [مومنان] باید شاد بشوند» ]39[
در
فرهنگ دینی بخشی از زندگی به امور عبادی| قسمتی برای تلاش و کار و بخشی نیز به
منظور استفاده از لذتهای مشروع و حلال اختصاص یافته است و این نشاط و سرور
برخاسته از این لذتها| کمکی برای سایر برنامههاست؛ زیر بدن و روان خسته را ترمیم
کرده و نیرو و تلاش او را مضاعف میسازد. ]27[
به
فرمودة حضرت علی(ع): برترین کار آن است که رضای خدا در آن خواسته شود. انسان مومن همیشه اوقات مشغول کار است. کسی که کار کند|
نیرویش افزون گردد. روزیها دارای وسیله و سببی هستند| بنابراین در به دست آوردن
روزی| به روش خوب و پسندیده عمل کنید و نیکویی را بکار برید. خداوند انسان دارای
شغل و حرفه که امانتدار باشد را دوست میدارد. بر شما باد که دست از کار و تلاش
برندارید چه در حال نشاط و چه در حال کسالت. به وسیله کار و کوشش| ثواب و پاداش بدست میآید نه با کسالت و تنبلی . به وسیله
کارهای شایسته و نیک| درجات و ارزشهای انسانها بالا میرود. عمل و کار معرف
انسان مومن است. هیچ کس از شما در راه خدا شب را به صبح نرسانید که با ارزشتر از
کسی که برای رفع نیازهای خود و خانوادهاش تلاش میکند. هر کسی به استقبال کارها
رود| دارای بصیرت میشود. از تأخیر در کارها بپرهیزید| همچنین از دست دادن فرصت
انجام کارهای خوب| زیرا آن موجب پشیمانی خواهد بود. کسالت و
تنبلی آخرت را نابود میکند. امام جعفر صادق(ع) میفرمایند: (ملعون است کسی که بار زندگی خود را بر دوش
دیگران افکنده باشد. در طلب روزی خود سستی نورزید| زیرا پدران شما زحمت میکشیدند
و تلاش میکردند تا آن را به دست آورند. با اعمال خود دعوت کننده مردم باشید و نه
با زبانتان]11[
آن حضرت مانند دیگران برای کسب معاش کوشش میکرد و دنبال میرفت
و در جایی فرمود: یک روز در مدینه خیلی گرسنه شدم و برای این که کاری پیدا کنم بیرون
مدینه رفتم. دیدم زنی مقداری خاک آماده کرده میخواهد آب روی آن بریزد (گل درست
کند) نزد او رفتم و پس از صحبت و معین کردن مزد و اجرت بنا شد آب بیاورم خاکها را
گل کنم و برای آوردن هر دلو آب یک خرما مزد بگیرم. شانزده دلو آب کشیدم بطوری که
دستهایم تاول زد. سپس خرماها را گرفتم و خدمت پیغمبر(ص) آمدم و با حضرت از آن خرما
خوردیم. ] 41و42و43و44[
در حدیث دیگری آمده است: امیرمؤمنان(ع)
یک شب تا صبح نخلستانی را آب داد و اجرت آن را گرفت و مقداری جو خرید و آرد کرد و
فرمود یک سوم آن را نان پختند. وقتی پخته شد مسکینی آمد و درخواست طعام کرد| نان
را به او دادند. یک سوم دیگر را که آماده کردند| یتیمی آمد تقاضای کمک کرد آن را
هم به او دادند| ثلث باقی را پختند| اسیری آمد طلب کرد آن را هم به او دادند و با
آن که خودشان احتیاج داشتند ایثار کردند و امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) و امام
حسن و امام حسین(ع) چیزی از آن نخوردند و چون خدای
متعال از قصد و نیت آنان آگاه بود که برای رضای خدا غذای خود را دادند و جزای این
کار را از خدا میخواستند این آیات دربارة آنها نازل شد »و غذای (خود) را با این
که به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند (و میگویند) ما
شما را برای خدا اطعام میکنیم و هیچ پاداش و تشکری از شما نمیخواهیم.» ]45[
در طول زمان انسان بعنوان عاملی در چرخه تولید بود| از این رو تلاش و کوشش
برای دستیابی به مسئله تأمین و بهرهبرداری مطلوب از منابع
طبیعی| عامل سرنوشت ساز زندگی وی به شمار میرفت. در بررسی جامعه شناختی کار و
تولید| فرهنگ کار مفید در جامعه| در جهت تأمین نیازهای مختلف جسمی| روحی و اعتقادی
شکل میگیرد. و این مسئله مورد تأکید بسیار زیاد پیشوایان و نظام ارزشی ما بالاخص
در دیدگاه پیامبر
اکرم(ص) و امام علی(ع) است.
امام علی(ع) اصول زیرساختی و راهبردی زیر را در امر کار و
تولید بیان میکند:
1.
عدالت اجتماعی| (زمینه ساز مشارکت مردم)
2.
تربیت نیروی انسانی ماهر.
3.
شکوفایی بخشهای مهم اقتصادی.
4.
راهبردهایی مانند کاهش دخالت حکومت در حوزة اقتصاد| کاهش موانع تولید و ...]46[ جالب اینکه راهبرد و اصل چهارم مورد نظر
امام علی(ع) در سال 1990 نیز مورد توجه محققان قرار گرفت تا جائیکه از سازمانهای
انعطافپذیر و دولتهای ناظر بر امور حرفهای| شغلی و کارآفرین صحبت میشود.]47[
در نظرگاه امام علی(ع) کارآفرین
دارای چهار ویژگی عمده است (که با پیمایش روایات مرتبط عرضه میشود)
الف: ویژگیهای فردی و اجتماعی
ب. ویژگیهای روحی و روانی
ج: ویژگیهای اقتصادی
د: ویژگیهای فردی - اجتماعی
در
تدبیر تکوینی و اداره واقعی جهان ماده| انسان جایگاهی فعال و اثرگذار دارد. طبیعت
با انسان و نیازهایش بیگانه نیست. آنچه نیاز انسان را برمیآورد| در طبیعت و قدرت
چیرگی بر طبیعت در انسان به ودیعت نهاده شده است. امام علی(ع) درباره قدرت انسان
میفرماید:
بدانید
زمینی که شما را بر پشت خود میبرد و آسمانی که بر شما سایه میگسترد| پروردگار
شما را فرمان بردارند؛ و برکت آن دو بر شما نه از راه دلسوزی است و نه به خاطر
جستن نزدیکی و نه به امید خیری است که از شما دارند؛ بلکه به سود شما مأمور شدند و
گردن نهادند و برای مصلحت شما بر پاشان داشتند و ایستادند.]48[
انسان
چنان آفریده نشده است که بر قسمتی از طبیعت تسلط یابد و بخشی دیگر از تیررس بهرهبرداریاش
خارج بماند. و اهل زمین را از نهانگاه زمین برآورد و آنان را با همه وسائل زندگی
در روی زمین قرار داد. سپس خداوند سبحان سطوح بیآب و علف زمین را که آبهای چشمه
سارها به بلندیهای آن سطوح نمیرسید و جویبارهای رودخانهها وسیلهای برای رسیدن
به آن سطوح پیدا نمیکرد| رها نفرمود و ابر نمودار برای آن سطوح مرتفع که مردههای
آنها را احیا کند و گیاهش را برویاند| خلق کرد. ]48[
این
تسخیر بدان جهت انجام میپذیرد که انسان باید برخی از نیازهای اساسیاش را از دل
طبیعت استخراج کند. مدبّر جهان آن را چنان آفریده که نیازهای طبیعی انسان را
برآورده سازد:
(خداوند
سبحان با این) خلقت عظیم (توشه) مادی و معنوی(برای مردم و
روزی برای جانوران عنایت فرمود... او حضرت آدم را پس از توبه بر زمین آورد تا با
نسل خود زمین را آباد نماید.
بر
این اساس، زمین با همه استعدادهای بیشمارش گاهواره انسان قرار گرفت:
پس
آن را برای آفریدگان خویش همچون گاهواره کرد و چون بستر برایشان بگسترد. ]48[
دسته اول: ویژگیهای
فردی - اجتماعی کارآفرین
بنابراین،
انسان در چرخه تولید عاملی اساسی است و باید در به دستآوردن محصول و به کارگیری
فن تولید که عامل سرنوشتساز زندگی او به شمار میآیدتلاش و کوشش نماید. این مهم
تابعی از ویژگیهای فردی و اجتماعی اوست از سوی دیگر، نه طبیعت همه اندوختههایش
را به آسانی در اختیار انسان میگذارد و نه انسان میتواند بدون تلاش و آگاهی از
رازهای طبیعت، آن را مهد پیشرفت خود قرار دهد. و لازمه این چرخه کارآفرینی حرکت
آگاهانه با تمام ویژگیها و تمهیدات و استعدادهای لازم فردی و اجتماعی است. ]46[
دسته اول:
ویژگیهای فردی – اجتماعی کارآفرین از دیدگاه امام علی(ع)
|
|
ویژگی
|
متن روایت
|
معنی
|
آدرس
|
سختکوشی و
پشتکار
|
اَلاِبقاء
عَلَی العَمل اَشَّد مِن العَمل
|
مداومت بر کار سختتر از خود کار است
|
کافی/ج2/ص196
|
خوداتکایی
|
اَلیاس
عَما فِی اَیدی النّاس
|
خوداتکایی و بینیازی از داراییهای مردم
|
غرر/الف
|
کمال جویی
|
طُوبَی
لِمَن ذَلّ فِی نَفسِهِ و طاب کَسبه
|
خوشابحال کسی که پیش خود ناکامل و کار او رو به سامان
|
بحار/ج100/ص9
|
مردمگرایی
|
اَفضَل النّاس اَنفَعهم لِلناس
|
با فضیلتترین
مردم مفیدترین آنان نسبت به مردماند.
|
غرر/حرف الف
|
جدول(3) ویژگیهای فردی – اجتماعی کارآفرین با الهام از دیدگاه امام علی(ع)
کارآفرین
در نظرگاه امیرالمؤمنین(ع) از نظر فردی انسانی است سختکوش، خوداتکاء| کمالجو و
مردمگرا است و اینها همان خصیصههایی است که خود حضرت به آنها متصّف است. و جامعهای
که اینگونه افراد را تربیت کند مرزهای شایستگی را درنوردیده است. چرا که بی شک
تولید و تأمین نیروی انسانی مناسب، دو پدیده اجتماعیاند که به مناسبات و شرایط
اجتماعی هماهنگ نیاز دارند. چرخه تولید کالا و خدمت و تأمین نیروی انسانی با مهارت و
کارآزموده، نه در خلا شکل میگیرد و نه در سایه روابط خشک اجتماعی. از این رو، به
تبیین ساختار کلی و اصول و شرایط ضروری اشتغال و تولید (زیرساخت اجتما عی ـ
اقتصادی «عمارت بلاد») از دیدگاه امام علی(ع) بسیار ارزشمند است و بیتردید با
پیدایش این اصول کلی، مسیر اشتغال و تولید در جامعه هموار میگردد. که امروزه نیز
از شاخصههای مهم توسعه نامبرده میشود و مسیر آنرا از طریق سیاستهای جدید و
تغییر برنامهها و اتخاذ استراتژیهای کارآفرینی بالنده میدانند ]49[
دسته دوم:
ویژگیهای روحی – روانی کارآفرین از دیدگاه امام علی(ع)
|
|
ویژگی
|
متن روایت
|
معنی
|
آدرس
|
فرصتشناسی
|
فَمَا
الحَزم؟ ق?ال: اَنْ تَنْظر فُرصَتک وَ تُعاجل مَا اَمکنک
|
درواندیشی چیست؟فرمود: اینکه مترصد فرصت بمانی و در زمان
مناسب شتاب کنی
|
معانیالاخبار/ص380
|
ریسکپذیری
|
اِذَا
اَهَبْتَ اَمراً فَقَعْ فیِهِ
|
اگر از کاری بیمناکی خود را به آن درافکن
|
نهجالبلاغه/ص1169
|
وقتشناسی
|
اِمْض
لِکُل یَوْمٍ عَمَله فَأن لِکُل یَوْمٍ ما فِیهِ
|
کار هر روز را در همان روز انجام بده که هر روز را کاری
است
|
نهجالبلاغه/ص977
|
تشویشگریزی
|
اَلاَّولِ
مِنَ البَلَاء الف?اقَه
|
پریشانی
در کارها از بلاهای سخت است
|
غرر/حرف الف
|
روشمندی
|
اِعْمَلوا
بِالْعلَم تَسْعَدُوا
|
دانش را
روشمندانه به کار ببندید| نیکبخت میشوید.
|
غرر/الف
|
درک اهمیت
|
اِن رَایک
لَا یَتّسع لِکُل شَیء فَفََرغه لِلْمهمِ
|
اندیشه تو
برای همه کارها وسعت ندارد. آن را برای کارهای مهم فارغ ساز
|
غرر/الف
|
جدول(4) ویژگیهای روحی - روانی کارآفرین با الهام از دیدگاه
امام علی(ع)
چنانچه
تولید کالا و خدمت درسطح جامعه توسط افراد وقتشناس، فرصتساز و بادرک و فهم صورت
نگیرد از پویایی لازم بیبهره است و تقاضای مؤثر برای عامل کار شکل نمیگیرد و در
نتیجه جامعه با پدیده بیکاری رو به رو میشود، همچنین اگر تولیدکننده
نتواند نیروی کار مورد نیازش را تأمین کند، به طور طبیعی از آن جا که تولید به
نیروی کار وابسته است، با رکود روبهرو میگردد. در نتیجه نه اشتغال تحقق مییابد
نه عمارت و آبادانی. بنابراین، «عمارت بلاد» اشتغال میطلبد و اشتغال در سایه
تعادل دو عنصر اساسی تولید(تقاضای کار)؛ و نیروی انسانی مناسب تولید(عرضه کار) شکل
میگیرد.
دسته سوم: ویژگیهای اقتصادی کارآفرین
دسته سوم:
ویژگیهای اقتصادی کارآفرین از دیدگاه امام علی(ع)
|
|
ویژگی
|
متن روایت
|
معنی
|
آدرس
|
احتکار
گریزی
|
اَلْاِحْتِکار
شِیَمةُ الفُّج?ار
|
احتکار روش و کار انسانهای فاجر است
|
وسائل/ج13/ص276
|
تعادل و
میانهروی
|
الْاِقتِصادِ
یَنْمِی الیَسِیر
|
اقتصاد و میانهروی سرمایه را افزون میکند
|
وسائل/ج13/ص53
|
تجربهگرایی
|
مَنْ
حَفِظ التَجارب سَلَم مِنَ العَواطِب
|
هر کس از
تجربیات پند گیرد از لغزشها در امان است
|
غرر/ص630/حرفم
|
دوراندیشی
(معیارگرایی)
|
تَبَیَّن
ثُمَّ اِعْمَل
|
با اندیشه
بسنج و سپس
دست به
کار شو
|
غرر/ص 235
|
ابزارشناسی
|
اَفْلَحَ
مَنْ نَهَضَ بِجِنَاح
|
هر کس که
با ابزار مناسب کار کند کامیاب میشود.
|
تفسیرعبده/ج1/ص45
|
منطقیترین
فضای عمومی جامعه این است که مردم نیازمندیهای خود را با سهولت تمام حاصل کنند و
دستاندرکاران و کارگزاران هم بدون ابهام دادههای آماری و اطلاعرسانی را از متن
جامعه دریافت دارند. در نتیجه زمینهسازی مشارکت و فراخوانی مردم جهت رفع این
نیازها با موفقیت انجام میپذیرد. این امر عامل احتکارگریزی و ایجاد تعادل و میانهروی
و ظهور کارآفرینان تجربهگرا و دوراندیش را نوید میدهد. در دنیای کسب و کار و
کارآفرینی فکر، ایده ، تجربه، ابزار، قناعت، اعتماد، اطمینان و بخشش و نوآوری همه
و همه سرمایهاند و سرمایه بقول اقتصاددانان مانند کبوتر است که جای امن مینشیند.]50[
دسته
چهارم: ویژگیهای جسمی کارآفرین از دیدگاه امام علی(ع)
|
|
ویژگی
|
متن روایت
|
معنی
|
آدس
|
سستی
گریزی
|
اَلْتَوانی
اِضَاعَةَ
|
سستی و کاهلی از دست دادن فرصتهاست
|
غرر/ ص5
|
سحرخیزی
|
اَلبَکُور
فِی طَلَبِ الرِزْقِ یَزِیُد فِی الرِزق
|
سحرخیزی در طلب روزی و کار عامل افزونی آن است
|
جامع/ص343
|
پرکاری
|
اَیُّهاَ
النَّاس اِنَّهُ مَنْ فَلَّ ذَلَّ
|
ای مردم
هر که کم کاری کند خوار میشود
|
کافی/ج1/ص35
|
کوشش و
پرتلاش
|
قَدْ
سَعَدَ مَن حَدَّ
|
انسان
کوشا سعادتمند است
|
غرر/ص537
|
و از
ویژگیهای زیبایی جسمی و فیزیولوژیکی کارآفرینان در نگاه امام علی(ع) خستگیناپذیری
و سستیگریزی و سحرخیزی و پرکاری است.
امام
علی (ع) را در دورانهای مختلف عمرشان در کارهای گوناگون و مختلفی میبینیم. در
جوانی با شتری برای مردم مشکهای آب را حمل مینمود وآنها را در اختیار آنان قرار
میداد تا مخارجش تأمین شود. با کاشت درخت و بنای باغها، با حفر قنات و چاهها زمین
را آباد میکرد و چرخ اقتصادی را به چرخش درمیآورد. او کار میکرد و درآمدش را
انفاق مینمود. با اینکه بعدها یکی از پردرآمدترین انسانهای زمان خودش شده بود،
اما بازهم به اموالش دل نمیبست. و این از خصایص کارآفرین سختکوش است ]1[
و میفرمود:
صدقهای که من از مال خودم خارج میکنم، اگر مابین همه بنیهاشم تقسیم کنم، آنها
را کفایت میکند.]51[
از
ویژگیهای کارآفرینی امیرالمؤمنین(ع) این بود که ایشان بزرگترین دشمن فقرو نداری
بود. درکلامی به فرزندش محمد حنفیه میفرماید:
پسرم
من از فقر بر تو میترسم. از آن به خدا پناه ببر! چراکه فقر دین انسان را ناقص و
عقل و اندیشه او را مشوّش و مردم را نسبت به او، و او را نسبت به مردم بدبین میسازد.
]51[
او
دشمن فقر بود. سفارش میکردکه هر فرد در جامعه باید با کار و کوشش و سستیگریزی از
دچارشدن خانوادهاش به فقر و مسکنت
جلوگیری کند و پس از آن نیز درآمدش را به کمک و
یاری فقرا، اختصاص دهد. امیرالمؤمنین(ع) کاری را که در جهت مبارزه با فقر انجام میشد
امری مقدس و در ردیف «جهاد فی سبیل الله» به حساب میآورد. از همین رو هم بود که
مولای مؤمنان علاقمند بود تا از دسترنج خود به تأمین زندگیاش بپردازد.
حتی
در دوران خلافت هم که کار و وظیفهاش سنگین، و فعالیتش زیادتر بود و بر کشوری وسیع
حکومت میکرد که چندین برابر ایران است و به عزل و نصب و بازرسی و حسابرسی میپرداخت
ـ با اینکه کارهای خلافت خستهاش میکرد، اما همچنان تأکید داشت که از دسترنج خود
امرار معاش کندو از بیتالمال مصرف نکند. و نقل
است حتی پس از بیعت مردم با ایشان در امر خلافت، به مزرعه رفت و مشغول کار و زراعت
خویش شد.
آری!
بیرغبتی به دنیا، با بنای دنیا که خدای متعال آنرا وظیفه همگان قرار داده است،
منافات ندارد.
شیوه
امیرالمؤمنین(ع) که تربیت یافته اسلام است به ما میفهماند : دنیا را بسازید، زمین
را آباد کنید، ثروت ایجادکنید، اما دل نبندید! اسیر آن نشوید، تا راحت بتوانید در
راه خدا انفاق کنید، هرچه میتوانید ثروت تولید کنید، اما خودتان کمتر مصرف کنید!
و
یکی از زیباترین فرازهای گفتاری پیشوای کارآفرین چنین است که میفرماید: »پاکیزهترین
مال و فعالیت اقتصادی (کسب و کار) آن است که آخرت و (سرای عقبی) بدان خریداری شود»
]11[
7. بحث و نتیجه گیری
براساس معیارهای نظام ارزشی
کارآفرینی و مقوله کسب و کار و فعالیت اقتصادی| تجاری و کشاورزی و دارا بودن شم
اقتصادی و فعالیت تولیدی جزو ارزشهای وجود انسان بحساب میآید و همانگونه که در
مقاله اشاره شد اولین دستور خداوند بعد از هبوط آدم بر زمین دستور به کار و فعالیت
بوده است.]22[
کارآفرینی و اشتغال به فعالیت
خلاقانه و ارجمند در کتاب مقدس قرآن بیش از 881 بار تکرار شده است]22[ که البته مقالهای مجزا میطلبد. نگاه
وحیانی به مقوله کار فراتر از سود و رقابت و بیشتر بر رضایت و احساس توان و تعلق و
سلامتی روح و روان ریشه دارد که متأسفانه در اغلب نظامهای مدیریتی و اقتصادی فعلی
غایب است.
حضرت امام علی (ع) که مقوله
کارآفرینی را با نگاه عملی و کاربردی تبلیغ میکردند و نوع مدیریت ایشان چه در
سنین استقرار مکتب یا دورة عزلت و حفظ وحدت و چه در دورة حکومت و استقرار عدالت
همواره بر تبدیل حالت کار و اشتغال به هنجار ارزشمند تلاش میکرده است بنابراین
سنت عملی امام علی(ع) اشتغال به کار مفید و سازنده بود. و برای جمعبندی جذابیتهای
نگاه امام علی (ع) به کار به 8 نتیجه ذیل اکتفا میکنیم:
1.
نگاه فاخر به کار و فعالیت اقتصادی امام علی(ع) نوعی
از مدیریت اقتصادی را رقم زد که حتی تحلیلگران منصف غیر مسلمان را نیز وادار به
تمجید آن نمود از جمله این افراد که این بعد کارآفرینی را ستودهاند| جرج جرداق
مسیحی| میخائیل نعیمه| ادوارد عطیه| و وینستان| بلوشر و...
2.
از بین چهار حالت تسلیم در کار دیگران| اجیر بودن و
شراکت حضرت امام علی(ع) بر خبرگی و (خبیر بودن) تأکید دارد چرا که فرد آغازگر (Starter) فعالیت اقتصادی| خلاق و اهل ریسک
است.
3.
امام علی کار و خلق فرصت را در مدیریت جامعه عامل
فساد ستیزی و کسالت زدایی معرفی میکند که رهآورد آن را عزت نفس معرفی میکند.
4.
با عنایت به سخن امام علی(ع) که میفرمایند: مبغوض میدارم
کسی را که در برابر کار و حیات مادیاش تنبل و بیتفاوت است زیرا آن که در برابر زندگی
دنیایش چنین است در مورد آخرتش تنبلتر و بیتفاوتتر است. ثابت شده است که عدم
اشتغال به فعالیت مفید عامل تخریب هر دو سرای فرد است.
5.
ادارة حکیمانه| جامعه معاصر امام علی(ع) پدیدة بیکاری
را با خلق فرصتها جبران نمود و در تاریخ مشهود است که در آن دورة| بیکاری معنا
نداشت و همیشه تولید عامل عدالت بوده نه انقباض اقتصادی در بیتالمال.
6.
از نظرگاه کارآفرینانه امام علی(ع) رابطه اقتصادی
حاکمیت با مردم دو روی یک سکه است یک منظر| دولت در انجام برخی وظایف مسئولیت
دارد| مانند تأمین امنیت| اشتغال و عدالت و منظر دیگر رابطه مردم با دولت است که
کارآفرینی و خلاقیت و نوآوری و اتکاء به نفس از آن جمله وظایف مردمی در محورهای
اقتصادی است.
7.
در نگاه کارآفرینی امام علی(ع) همه طبقات مهماند و
نگاه ویژه ایشان به صنعتگران و بازرگانان بسیار ارزشمند است و حتی کارگزاران خود
را به نیکویی در خصوص آنان سفارش میکند.
8.
مدیریت جامع علوی مبتنی بر کارآفرینی بود ولیکن
متأسفانه تحقیقات جامعی در این زمینه صورت نگرفته است. ایشان موقعیت ممتاز اجتماعی
فرد را بعد از ایمان به خداوند اصل کار و مدیریت حرفهای مشاغل ابتکاری میدانستند
و میفرمودند دین ذخیره است و کار نشانه دینداری است.
8. منابع
1. مقیمی| سیدمحمد
(1384) کارآفرینی در سازمانهای دولتی| تهران: مرکز کارآفرینی دانشگاه تهران
2. احمد
پورداریانی| محمود (1379) کارآفرینی| تعاریف نظریات| الگوها| تهران: انتشارات شرکت
پردیس صفحات (45-40) و ص 9
3. مقیمی| سید محمد
(1383) کارآفرینی در نهادهای جامعه مدنی: پژوهشی در سازمانهای غیردولتی (NGOs) ایران صفحات 15-10
4. صمد آقایی| جلیل (1382) سازمانهای کارآفرین| تهران: موسسه عالی آموزش و
پژوهش مدیریت و برنامهریزی مرکز تدوین و انتشار منابع و برنامهریزی (صفحات 3-1)
5. احمد پورداریانی| محمود (1383) کارآفرین یک دقیقهای در هزار نکته
کارآفرینی تهران: موسسه فرهنگی و انتشاراتی محراب قلم| صفحه 11
6. عباس زادگان| سیدمحمد (1378) فرهنگ واژگان و اصطلاحات مدیریت| تهران:
موسسله انتشارات سوره وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
7. مقیمی| سیدمحمد| احمد پورداریانی محمود| (1380) نقش آموزش کارآفرینی در
بهبود دانش صاحبان کسب و کار کوچک تهران: تدبیر شماره 13| صفحه 4
8. سعیدی کیا| مهدی (1382) آشنایی با کارآفرینی تهران: نشر سپاس صفحه 16
9. Salazar
& Acino & Deyaz (1996)| Liberating The Enterprenerial Spirit in china
http:// westorg. Org/ resources/Liberating Entrep – spirit – Accenture. Pdf. P.251
10. دراکر| پیتر (2005) چالشهای مدیریت در سده بیست ویکم ترجمه:
رضایی نیا تهران: انتشارات فرا صفحه 28
11. برازش| علیرضا (1375) معجم موسوعی غرر و دررالکلم. تهران: انتشارات
امیرکبیر حرف ل. شماره 332و ص58 و ص 488
12. marian
webester (2003): Colleglate Dictionary U.S.A p. 244
13. الحرالعاملی| محمد بن الحسن (1391 هـ.ق) وسایل الشیعه لبنان:
بیروت منشورات دار الحیاء التراث العربی| ص169
14. الناصری| احمد (1385) موسوعه احادیث العمل و العامل ف کلام امیرالمومنین
قم: مدرسه فیضیه ]بیتا[ صفحه 344
15. N.G.A National Governors
Association (2004) A Governors Guide to strengthening state Entrepreneurship
policy| Washington| D|C| NGA Center Best practices pp. 9-11
16. عباس زادگان| سیدمحمد (1366) اصول و مفاهیم اساسی مدیریت
تهران: انتشارات سروش صفحه 11
17. Hisrich| Robert. D & Peters| Michael. P (2002)|
Entrepreneurship| New York| MC Grow Hill. P. 17
18. pirich| Amir & Kunckey|
Stephen & Campbell jon (2001): An Interface Between Entrepreneurship &
Innovation| Denmark| A alborg University pp. 10-11
19. Rumball & Horton (2000)|
Human Resources Flexibilities in UK| in the public services| London: Macmillan
pres| LTD p. 171
20. Boschee| Jerr & Mcclurg|
Jim (2003) toward a better Understanding of social Entrepreneurship| www.
Caledonia. Org. uk. Pp 3-4
21.
Alvord| Sarab & Brown| David & letts| Christine (2001)| social
Entrepreneurship pp. 136-137
22. خنیفر| حسین (1384) کارآفرینی درنظام ارزشی| سلسله سخنرانیهای
کارآفرینی دانشگاه تهران – پردیس
قم – مرکز کارآفرینی پردیس صص 40 -32
23. ابن بابویه (صدوق) محمد بن علی بن الحسین(1390 ق) من لا یحضره الفقیه
تهران: انتشارات اسلامیه ج3 ص 95
24. البلاذری| ابوالحسن (1398ق) فتوح البلدان| بیروت| الکتاب العلمیه ص 302
25. ابن ابی الحدید (1382 ق) شرح نهجالبلاغه| تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم|
مصر| قاهره| داراحیاء الکتب العربیه قصار ش 1169 و 390
26. Robert. D
& Michel| p. (2002)| Entrepreneurship| New York: MC Graw Hill p.79
27. صالح| صبحی (1982) معالم الشریعه الاسلامیه بیروت| لبنان:
دارالعلم للملایین ص 201
28. Nakagawa katsuhiro (1999) Japanes Entrepreneurship: can the
silicon salley model be applied to japan? Apresentation giren at the
asialpacific Research Center | May. 19.p.3
29. Lalkata| Rustam
(2003)| Technology Business Incubators| p. 2
30. Mancuso| Jeseph
(1993) winnig with the power of pususion: Mancnsos secrets for small Besiness success. P.5
31. جرداق| جرج (1992) علی (ع) صوت العداله الانسانیه| بیروت:
دارالتراث العربیه ج 5| ص 201
32. خنیفر| حسین| (1385) کارآفرینی در نظام ارزشی| قم| دانشگاه تهران| پردیس
قم| مرکز کارآفرینی پردیس| دانشکده مدیریت ص257
32. مجلسی| محمدباقر (1403ق) بحارالانوار| تهران: موسسه وفاء| ج 100
34. هادوی تهرانی| مهدی (1378) اقتصاد در اسلام قم: ]بیتا[ ص 129
35. Hofested
(1980) Cultures Consequences| Beverly Hills| Claif: stage publications| (from
Kreitner) p.5
36. پستمن| نیل (1368) زندگی در عیش| مردن در خوشی ترجمه: جواد
طباطبائی تهران: انتشارات سروش ص42.
37. Jennings|
D| F. Zeithamil| C.P. (1983). "Locus Of Control: A Review and directions
for Entrepreneurial Research| Proceedings of the Academy of management| p. 417
38. Cope| J (2003)| Exploring the
nature and impact of critical experiences within small business growth and
Entrepreneurial development. Luner University management scholl working
paper series p. 15
39. قران کریم سورة یونس آیه 58
40. ابن حنبل| احمد بن محمد (1391 ق) مسند ابن حنبل| لبنان: بیروت| منشورات
دارالفکر ج1| ص 135
41. الهندی المتقی| علاء الدین علی (1413 ق) کنز العمال فی سنن الاقوال و
الافعال| لبنان: بیروت موسسه الرساله ج 13 ص 179
42. زرندی| حنفی| جمال الدین محمد بن یوسف (1377ق) نظم در رامسمطین فی فضائل
المصطفی و المرتضی و البتول و السبطین| العراق: النجف| نشر القضاء ص 191.
43. اسکافی| ابی جعفر محمد بن عبدالله (1402 ق) المعیار و الموازنه فی فضائل
الامام امیرالمومنین علی (ع) العراق| النجف| نشر القفار ص 238
44. محمودی| باقر (1378ق) نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه |العراق: النجف
الاشرف: مطبعه النغمان ص 28
45. اربلی| علی بن عیسی (1401ق) کشف الغمه فی معرفه الائمه ترجمه و تحقیق: سید
هاشم رسولی محلاتی لبنان: دارالکتب الاسلامی| ج1| ص 169
46. نظری| حسن (1384) کار و تولید تهران: موسسه دانش و اندیشه معاصر با همکاری
کانون اندیشه جوان ص2
47. Horton| Farnham| (2000) Management Human resource
flexability of public service http:// management Learning. Com topic
48. شهیدی| سید جعفر (1378) ترجمه نهجالبلاغه| تهران: انتشارات سروش
خطبه 143 ص 138.
49. Boussouara| M. & Deakins| D (1999). Market based
Learning| Entrepreneurship and the high technology small firm. International
journal of entrepreneurial Behaviour and Research| 5| p 204
50. کردنائیج| اسدالله (1384) دانشگاه کارآفرین| قم: پردیس قم
دانشگاه تهران| سلسه سخنرانیهای کارآفرینی| دانشکده مدیریت ص 18
51. www. Erfan|
Ir/ Farsi/ maesom/.