hc8meifmdc|2011A6132836|MoshaverAmlakDBWebSite|tblnews|Text_News|0xfdff7917000000009e01000001000700
مقدمه
تب مالت همچنان
یکی از معضلات بهداشتی در بعضی مناطق دنیا و از جمله در ایران میباشد. این بیماری از جمله بیماریهای مشترک بین انسان و دام است و تا زمانی که بیماری در حیوانات کنترل نشود، کنترل بیماری در انسان مشکل خواهد بود.
بیماری در سه منطقه مدیترانهای(اسپانیا، پرتغال، ایتالیا، یونان)، کشورهای خاورمیانه (ایران، عراق، کویت، عربستان و اسرائیل) و کشورهای آمریکای لاتین (پرو،
آرژانتین و مکزیک) بیشتر دیده میشود(1).
براساس آمار اداره کل بیماریهای
واگیر سالیانه حدود 50 هزار مورد بروسلا گزارش میشود ودر بیشتر استانهای کشور آلودگی وجود دارد. در سال 1383تعداد 21454 مورد شناختهشده تب مالت به مرکز بیماریها
گزارش شده است که بالاترین موارد بهترتیب
از استانهای خراسان، همدان، آذربایجان غربی، کردستان، لرستان،
فارس و آذربایجان شرقی بوده است (2).
بیماری
از تنوع بالینی بسیاری برخوردار است
و علایم با بسیاری از بیماریهای عفونی و غیرعفونی در تشخیص افتراقی
قرار میگیرد. به همین دلیل گاهی به تأخیر در
تشخیص و حتی درمان ناصحیح بعضی از پزشکان منجر میشود. در مطالعهای که در ترکیه
انجام شد، 3/78 درصد از
تب، 5/77 درصد آرترآلژی ،
5/72 درصد ازتعریق و 5/7 درصد از اپیدیدیموارکیت شکایت داشتند (3). در مطالعه دیگری در
عربستان
تب در 2/79، درد مفاصل در 4/70 و
اسپلنومگالی در 8/3 درصد دیده شد (4). با توجه به آندمیکبودن
این بیماری در ایران و نظر به تنوع تظاهرات بالینی آن،
برآن شدیم جنبههای
اپیدمیولوژیک، بالینی، تشخیصی و درمانی 415 بیمار مبتلا به تب مالت را مورد بررسی
قرار دهیم.
مواد و روشها
در این مطالعه
توصیفی گذشتهنگر، پروندههای 415 بیمار مبتلا به تب مالت که در طول سالهای 83-1377 به بیمارستانهای
سینا و امام خمینی تهران مراجعه
کرده بودند، بررسی شدهاند.
متغیرهای مطالعه شامل سن، جنس، محل زندگی، شغل، سابقه مصرف لبنیات محلی، سابقه
خانوادگی تب مالت مثبت، راه
ابتلا، طول
مدت بیماری، علایم و
نشانههای بالینی، عوارض، یافتههای
آزمایشگاهی و نوع درمان و پاسخ به درمان
بوده است. تشخیص تب مالت بر اساس سرولوژی
رایت حداقل80/1 و 2ME40/1 به همراه علایم
بالینی و یا کومبس رایت حداقل40/1 بوده است. معیار ورود به مطالعه
تشخیص قطعی بیماری با سرولوژی و یا کشت بوده است. در صورتیکه
تشخیص براساس ظن بالینی و پاسخ به درمان بوده و سرولوژی تأییدکننده نبود،
از مطالعه حذف شده است. معیار تب به عنوان نشانه
بر اساس گفته بیمار و به عنوان علامت حداقل 8/37 درجه در
نظر گرفته شده است. حداقل پیگیری 6
ماه و حداکثر دو سال بوده است. روش
نمونهگیری به صورت سرشماری بوده است. برای کلیه بیماران
پرسشنامهای تهیه شد و پس از جمعآوری اطلاعات برای توصیف متغیر کمی از میانگین و حداقل
و حداکثر و برای متغیر کیفی از فراوانی استفاده شد و حدود اطمینان 95 درصد برآورد شده است.
یافتهها
ا ز 415 بیمار
مورد مطالعه 54/52 درصد مؤنث
بودهاند. از نظــر سنی حداقل سن
12 سال و حداکثر 80 سال و میانگین سنی 5/35 سال بوده است. بیماران در سه گروه سنی
طبقهبندی شدند که 34/44 درصد 40-20 سال، 2/35 درصد بالای 40 سال و 46/20 درصد زیر 20 سال بودهاند.
71
بیمار (11/17%) سابقه تماس شغلی با دام داشتند (16/21-68/13CI:، 95%) که
شامل مشاغلی از جمله دامداری،
کشاورزی و یا دامپزشکی بوده است.
از89/82 درصد بیمارانی که
هیچگونه تماس شغلی نداشتند، 66/35 درصد خانهدار بودهاند.
3/84 درصد بیماران (59/87-36/80CI:
95%) از مناطق شهری بودند. بیشترین فصل ابتلا، تابستان (8/31%)، بهار(36/30%)، پائیز(01/21%) و زمستان (83/16%) بوده است .
در51/19درصد ازبیماران سابقه تب مالت در خانواده مثبت
بوده است.(72/23-87/15:CI 95%) شایعترین
راه ابتلا، مصرف مواد لبنی آلوده (38/76%) بوده است(33/80-94/71=CI
95%(. در 85/83
درصد بیماران طول مدت بیماری تا قبل از مراجعه زیر 3 ماه، در 25/13 درصد بین سه ماه تا یکسال
و فقط در 48/0 درصد سابقه بیماری
بیش از یکسال بوده است.
از
نظر بالینی، شایعترین نشانهها، تعریق و سپس احساس تب و شایعترین علایم تب، آرتریت مفاصل محیطی، ساکروایلیت و اسپلنومگالی بوده است (جدول1).
جدول 1- توزیع فراوانی
و حدود اطمینان علایم بالینی و نشانههای بیماران مبتلا به تب مالت در بیمارستان امام خمینی و
سینای تهران (83-1377)
علامت و نشانه
|
تعداد
|
%
|
CI 95%
|
تب(نشانه)
|
279
|
22/67
|
68/71-44/62
|
تعریق
|
304
|
25/73
|
39/77-67/68
|
ضعف و خستگی
|
268
|
54/64
|
11/69-70/59
|
درد مفاصل
|
255
|
44/61
|
11/66-55/56
|
کمردرد
|
175
|
16/42
|
08/47-38/37
|
کاهش وزن
|
121
|
15/29
|
82/33-87/24
|
سردرد
|
187
|
45
|
93/49-16/40
|
تب
|
235
|
62/56
|
42/61-69/51
|
آرتریت
|
89
|
6/21
|
94/25-80/17
|
ساکروایلیت
|
48
|
56/11
|
13/15-72/8
|
اسپلنومگالی
|
97
|
37/23
|
8/27-44/19
|
اپیدیموارکیت
|
31
|
4/7
|
47/10-15/5
|
مننگوانسفالیت
|
6
|
4/1
|
12/3-66/0
|
اندوکاردیت
|
3
|
7/0
|
10/2-25/0
|
اریتما ندوزا
|
3
|
7/0
|
10/2-25/0
|
اسپوندیلیت
|
11
|
6/2
|
68/4-49/1
|
در
74/53 درصد از بیماران، بیماری از نوع بدون عارضه و صرفاً با علایم
غیراختصاصی تظاهرکردهبود؛
بهعبارت دیگر در 26/46 درصد از بیماران بیماری با درگیری ارگانها و بهعبارتی با عوارض همراهبودهاست
که شامل، آرتریت یک یا چندمفصلی، ساکروایلیت، اپیدیموارکیت،
مننگوانسفالیت و اندوکاردیت بوده است.
جدول 2-فراوانی و حدود اطمینان یافتههای آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به تب مالت
در بیمارستان امام خمینی و سینای
تهران
(83-1377)
نتایج
|
تعداد
|
درصد
|
CI 95%
|
آنمی
|
25
|
02/6
|
88/8-01/4
|
لکوپنی
|
14
|
37/3
|
58/5-02/2
|
لکوسیتوز
|
62
|
15
|
89/18-78/11
|
لنفومنوسیتوز
|
17
|
10/4
|
46/6-57/2
|
ترومبوسیتوپنی
|
2
|
48/0
|
74/1-13/0
|
CRP
مثبت
|
240
|
83/57
|
61/62-91/52
|
3 مورد از
بیماران با تابلوی FUO
مراجعه نموده بودند که 2 مورد آنها
مبتلا به اندوکاردیت و یک مورد با اریتم ندوزا همراه بوده است. مننگوانسفالیت این
بیماران سیر تحت حاد و یا مزمن داشت و در مایع مغزی نخاعی آنها در 2 مورد قند پایین و در تمام موارد پروتئین بالا گزارش شد. تعداد سلولها زیر 500 و ارجحیت با لنفوسیت بوده است. در این بیماران
تشخیص با مثبتشدن آزمایش رایت مایع CSF
تأیید شد. اندوکاردیت در سه بیمار دیده شد
که در هر سه مورد روی دریچه آئورت بوده است.
فقط
در 25بیمار (02/6%) آنمی دیدهشد. در سایر بیماران میزان هموگلوبین نرمال بوده است. در 4/3 درصد بیماران لکوپنی و در 15 درصد لکوسیتوز دیده شد و لنفومنوسیتوز در1/4 درصد بیماران مشاهده گردید. تعداد پلاکتها
بهجز در 2 مورد در سایر بیماران
نرمال بوده است. CRP در 83/57 درصد بیماران مثبت بوده است. ESR، فقط در 2 بیمار بیش از 100 بود که اندوکاردیت
داشتند و در 34/17 درصد بیماران ESR
بالای 50 و زیر 100 بوده است (جدول 2).
از
نظر رژیم درمانی، بیشترین رژیم مورداستفاده
رژیم ریفامپین به همراه
کوتریماکسازول بوده است.
در مجموع چهار رژیم مختلف
شامل ریفامپین با کوتریماکسازول(RC) ریفامپین با داکسیسیکلین (RD)،
ریفامپین با کوتریماکسازول و جنتامیسین ((RCG، داکسیسیکلین
با کوتریماکسازول (CD) تجویز شده بود. حداقل مدت درمان 8 هفته و
حداکثر چهار تا شش ماه بوده است .از 415 بیمار مورد بررسی در 40
بیمار عود دیده شد که زودترین زمان 1 ماه
پس از پایان درمان و دیرترین زمان 2
سال بعد و بهطور متوسط 02/6 ماه پس از پایان درمان بوده است. بیشترین
عود با رژیم ریفامپین با کوتریماکسازول ((RC دیده شد و کمترین مربوط
به رژیم کوتریماکسازول با داکسیسیکلین (CD) بوده است (نمودار1). دربیماران مبتلا به اندوکاردیت و
R=ریفامپین D= میزان عود
داکسی سیلین
C=کوتریماکسازول G=جنتامیسین
مننگوانسفالیت رژیم
سهدارویی داکسیسیکلین، ریفامپین و کوتریماکسازول استفاده
شد. در مدت پیگیری بیماران، موردی از مرگ بهدلیل بروسلوز
مشاهده نشد.
بحث
در این
مطالعه متوسط سن مبتلایان 5/35 سال و
بیشتر مبتلایان در دهه سوم و چهارم زندگی بودند که با سایر مطالعات انجامشده نیز مطابقت دارد (7-5).
در
این مطالعه همچون مطالعهای که در عربستان انجام شد، بیماری در زنان
بیشتر از مردان دیده شد (5) که این نتیجه برخلاف اغلب مطالعات
دیگر میباشد که در آنها بیماری در مردان بیشتر دیده شده است (11-7). با توجه به
آنکه زنان همچون مردان به کشاورزی و دامداری
مشغولند؛ بنابراین حتی به عنوان شغل نیز الزاماً بیماری خاص مردان نخواهدبود. بهطور
کلی در مناطقی که بیماری آندمیک است،
بیماری در مرد و زن یکسان است و راه اصلی انتقال مصرف مواد لبنی آلوده میباشد و الزاماً شغلی نیست (1).
در
این مطالعه 38/76 درصد موارد علت
ابتلا، مصرف مواد لبنی
آلوده بودهاست
که در مطالعات دیگر 9/67، 3/88 و 7/66درصد
گزارش شده است(6، 7و10).
اغلب
بیماران ما تماس شغلی نداشتند و فقط
1/17درصد از نظر شغلی با دام در تماس
بودند. در مطالعه دیگری از ایران 25/34 درصد تماس شغلی داشتند (10). در سایر مطالعات نیز تماس شغلی در 7/58، 71، 27 و 32 درصد گزارششدهاست (8-6 و 11)؛ بنابراین گرچه شغل یک عامل خطر محسوب میشود، اما در کشورهای
جهان سوم بیماری الزاماً شغلی نیست.
همچنین در افرادی که تماس شغلی
دارند، علاوه بر شغل مصرف مواد لبنی نیز میتواند نقش داشته باشد.
در
مطالعه حاضر سابقه تب مالت در خانواده
در 51/19 درصد از آنها مثبت بود. در مطالعه دیگری از ایران این میزان 08/11 درصد بوده است (10).
با توجه به راه انتقال ممکن است چند مورد در خانواده دیده شود.
بیماری
در فصل تابستان و بهار که فصل زایش دامها
میباشد، شایعتر
بوده است که با سایر مطالعات مطابقت دارد (9، 11 و 13).
در مطالعه حاضر فقط
67/15 درصد بیماران ساکن مناطق روستایی
بودند. در مطالعه دیگری در ایران 5/40 درصد
روستایی بودند (10). شیوع بیشتر در افراد شهرنشین دلالت بر نقش سایر عوامل در
انتقال بیماری دارد.
در
این مطالعه شایعترین نشانه بالینی
تعریق، تب و ضعف وخستگی بوده است و در مطالعهای
که در عربستان روی 104 مورد بیمار مبتلا به تب
مالت انجام شد، تب در 100 درصد، تعریق در2/96 درصد، سردرد در70 درصد، کمردرد در 1/73 درصد و درد استخوان در 9/76 درصد بیماران وجود داشته است(5). در بررسی دکتر روشن و همکارانش در بابل که در
طول سالهای 81-1376 روی 464 بیمار مبتلا به تب مالت انجام شد، شایعترین نشانهها تعریق، تب و آرترآلژی بوده است
(11). در مطالعهای که در کویت انجام شد، تب، لرز، تعریق و سردرد بهترتیب 91، 40، 49 و 23 درصد گزارش شده است
(13).
همچنین
شایعترین علامت در مطالعه ما، تب،
آرتریت و اسپلنومگالی
بوده است. در مطالعه عربستان بهترتیب
تب، هپاتومگالی(2/46%)، اسپلنومگالی (3/42%)
و آرتریت (6/26%) گزارش شد (5).
در
مطالعهای که از سال 1997 تا 1999 در
ترکیه روی 120 بیمار انجام شد، شایعترین
علایم تب (6/66%)،
هپاتومگالی (3/63%)، اسپلنومگالی (6/56%)، اپیدیدیموارکیت (8/6%) و درگیری استئوآرتیکولر (3/23%) دیده شد
(14). در مطالعه کویت، علائم استئوآرتیکولر در 37 درصد و
هپاتواسپلنومگالی در 27 درصد گزارش شد (12). در مطالعه دیگری که توسط دکتر حاجی
عبدالباقی و همکاران روی 505 بیمار مبتلا به تب مالت انجام شده است، بزرگی کبد در 42 درصد و بزرگی طحال در 34 درصد دیده شد (10). در بررسی ما هپاتواسپلنومگالی از شیوع کمتری
نسبت به سایر مطالعات برخوردار بوده است. شاید وجود هپاتواسپلنومگالی به سیر
بیماری بستگی داشته باشد و در انواع طول
کشیده بیشتر دیده شود. در مطالعه ما، بیماری بیشتر زیر سه ماه و اغلب زیر یک ماه دیده شد.
در
مطالعه حاضر درگیری مفصل ساکروایلیاک مشابه درگیری زانو بوده است. در مطالعه دیگری در ایران شایعترین مفصل درگیر ساکروایلیاک (20%) و سپس باسن و زانو بوده است (10). در مطالعه منیر ماتکور از کویت نیز
شایعترین مفصل ساکروایلیاک (24%) بوده است (10). در مطالعه دیگری از
ایران شایعترین عارضه، آرتریت زانو، باسن،
ساکروایلیاک و اسپوندیلیت بوده است (11). اصولاً درگیری استئوآرتیکولار در60-20 درصد موارد دیده میشود
و شامل آرتریت، اسپوندیلیت، استئومیلیت، تنوسینوویت و بورسیت میباشد.
آرتریت بروسلایی با دو مکانیسم ایجاد میشود: یا واکنشی است و یا ناشی از خود میکروب است
و کشت مایع مفصل مثبت خواهد بود. درگیری مفاصل بهصورت تکمفصلی و یا گاهی
چندمفصلی میباشد و مفاصل بزرگ بیشتر
از مفاصل کوچک درگیر میشوند(15). در
یک بررسی 6 ساله در ترکیه روی 238 مورد تب مالت، 5/36 درصد ازبیماران درگیری استئوآرتیکولار داشتند و شایعترین محل درگیری مفصل ساکروایلیاک
(9/60%)، مفاصل محیطی(5/19%)، اسپنودیلیت(8/13%) و بورسیت (7/5%) بوده است (16). همچنین در مطالعهای
که از 89-1974 در اسپانیا روی 530 بیمار مبتلا به تب مالت انجام شد، شایعترین تظاهر استئوآرتیکولار،
ساکروایلیت (7/11%) بوده است (17). شاید یک دلیل این اختلاف در شیوع عارضه
بیماری در مطالعات مختلف اختلاف در معیارهای
تشخیصی درگیری استئوآرتیکولار باشد. در
مطالعهای دیگری در اسپانیا درخصوص تظاهرات استئوآرتیکولار تب مالت، از 158 بیمار مورد بررسی
8/27 درصد عوارض استئوآرتیکولار داشتند که
شایعترین آنها اسپوندیلیت (5/45%) و
ساکروایلیت (1/34%) بوده است (18).
در
مطالعه حاضر بیماری بیشتر
به صورت حاد و با تظاهرات غیراختصاصی همراه بوده است. نوع مزمن در این مطالعه کم
دیده شد که یک دلیل آن میتواند
غیراختصاصیبودن علایم در نوع مزمن تب مالت و همچنین سرولوژی
منفی در این نوع باشد.
در
این مطالعه درگیری مغزی بیشتر بهصورت مننگوانسفالیت بوده است. در مطالعه دیگری از
ایران 6 درصد نوروبروسلوز
دیده شد (11). در مطالعهای 18 بیمار مبتلا به نوروبروسلوزیس بررسی
شدند که 11 مورد مننژیت بهتنهایی و یا همراه با ادم پاپی، نوریت اپتیک
و رادیکولوپاتی
داشتند. 4 بیمار عوارض مننگو واسکولار مثل
استروک و خونریزی مغزی داشتند. در
12 بیمار افزایش تعداد سلول به
زیر 500 در میلیمتر مکعب و افزایش
پروتئین و کاهش قند وجود داشت(19).
در
مطالعه ما فراوانی
اپیدیدیموارکیت 4/7 درصد بوده است. در
مطالعه دیگری از ایران در 9/10 درصد
اپیدیدیموارکیت دیدهشد(11). اپیدیدیموارکیت
یکطرفه، یکی از شایعترین عوارض ادراری تناسلی بروسلوز است که
در اغلب موارد، باعث ایجاد درد و تورم موضعی همراه با دیزوری مختصر یا بدون دیزوری
میگردد. بررسی ادرار این بیماران
معمولاً طبیعی است و کشت معمول ادرار، منفی میباشد (15).
در
مطالعه حاضر شیوع
اندوکاردیت 7/0درصد بوده است. آندوکاردیت
بروسلایی در کمتر از 2درصد موارد عارض میشود
و در70-50 درصد موارد دریچه آئورت سالم را درگیر میکند. شایعترین علت مرگ ناشی از بروسلوز اندوکاردیت میباشد(15 و 20).
تظاهرات
پوستی ناشی از بروسلوز در 5 درصد
بیماران، عارض میشود و بثورات پوستی
غیراختصاصی نظیر اریتم ندوزوم، پاپول، بثورات اگزمایی و سرخکیشکل
و مخملکیشکل، پتشی، پورپورا و واسکولیت گرانولوماتوز پوستی گزارش شده
است (15 و 21). در مطالعه ما
فراوانی تظاهرات پوستی 7/0 درصد بوده است که به صورت اریتما ندوزوم
تظاهر کرده است.
در
مطالعه حاضر اغلب تغییرات بارز هماتولوژیک نداشتند و بیشتر موارد CBC نرمال
داشتند. در مطالعه ترکیه از نظر
آزمایشگاهی شایعترین تغییر هماتولوژیک لنفومنوسیتوز و سپس آنمی بوده است (14). در
مطالعه دکتر روشن 5/84 درصد بیماران گلبول
سفید نرمال، 8/80 درصد هموگلوبین
نرمال، 7/80 درصد سدیمانتاسیون نرمال و 4/60 درصد CRP مثبتداشتند
(21). در مطالعه دیگری در ترکیه لنفوسیتوز در 8/58 درصد، آنمی در 3/33 درصد و
لکوپنی در 7/21 درصد دیده شد(3).
در
مطالعه ما بیشترین رژیم دارویی
تجویزشده، کوتریماکسازول به همراه ریفامپین بوده است. در یک مطالعه کارآزمایی
بالینی که در بابل طی سالهای 80-1378 روی
280 بیمار مبتلا به تب مالت صورت
گرفت، دو رژیم درمانی داکسیسیکلین بههمراه
کوتریماکسازول (CD)
با رژیم ریفامپین بههمراه داکسی سیکلین (RD)
از نظر پاسخ درمانی مقایسه شدند.
عود و عدم پاسخ درمانی در 7/15 درصد
گروه اول و 4/26 درصد گروه دوم دیده
شد که از نظر آماری اختلاف معنادار
بود (22). دربیماران ما نیز بارژیم داکسیسیکلین و کوتریماکسازول عود کمتری دیده شد و به نظر میرسد برای پیشگیری از
مقاومت به ریفامپین و حفظ آن در درمان سل، مطالعات بیشتری برای استفاده از رژیمهای جایگزین بدون ریفامپین در درمان بروسلوز انجام شود همچنین در یک مطالعه کارآزمایی بالینی که روی 355 بیمار مبتلا به تب مالت در تهران از نظر اثربخشی رژیمهای مختلف انجام شده بود، رژیم داکسیسیکلین به همراه کوتریماکسازول با کمترین عود همراه بوده است (23).
نتیجهگیری
بروسلا از جمله ارگانیسمهای
درونسلولی است که میتواند همچون میکروب سل با درگیری اندامهای مختلف و اشکال
متنوع بالینی تظاهر کنند و دقت پزشک موجب تشخیص بهموقع و پیشگیری از عود و عوارض خواهد شد. با توجه به تنوع علایم بالینی لازم است در هر بیمار تبدار طولکشیده و یا تب بههمراه علایم درگیری اندامهای مختلف، این بیماری در تشخیص افتراقی قرار گیرد.
Abstract:
Epidemiological|
Clinical| Para clinical Aspects of
Brucellosis in Imam Khomeini and Sina Hospital of Tehran (1998-2005)
-
Haddadi| A.1; Rasoulinejad| M.
2; Afhami SH. 1; Mohraz| M. 2
1. Assistant Professor
in Infectious Diseases| Tehran University of Medical Sciences.
2. Full Professor in
Infectious Diseases| Tehran University of Medical Sciences.
-
Introduction: Brucellosis is one of the most
common infectious diseases in some area of Iran. It has very different clinical
sings and symptoms| thus it should be considered in differential diagnosis of
most infectious and non-infectious diseases.
Materials and Methods: 415 Brucellosis patients|
who referred to Imam Khomeini and Sina Hospitals of Tehran during 1998 to 2005| were studied from
epidemiological| clinical| laboratory and treatment protocols aspects.
Results: 52.5% of patients were female and
47.5% male with mean age of 35.5 years old. 84.3% of subjects were living in
urban and 15.7% in rural area. The commonest transmission way was consuming of
contaminated dairy products however 17.1% of patients had history of animal
contact. The most contagious seasons were summer and spring. Family history of
brucellosis was positive in 19.51% of the patients. The most common symptoms
were fever (67.22%)| sweating (73.25%)| malaise and fatigue (65.45%)|
arthralgia (29.15%)| headache and coughing. Whilst the most common clinical
signs were fever (56.62%)| peripheral arthritis| sacroilitis and splenomegaly. CBC
analysis showed normal range in majority of subjects. Although doxycycline and
Rifampin were the most common prescribed medicines combination of cotrimoxasule
and doxycyline showed more efficient effects to control the diseases.
Conclusion: Regarding variable clinical
presentations| brucellosis should be considered in differential diagnosis in
subjects with chronic fever or chronic fever plus other organs abnormalities.
Key Words: Brucellosis| Epidemiology| Clinical
Approach| Treatment| Diagnosis
منابع
1.
Gotuzzo E. Brucellosis: In: Gorbach SL| Barttlett JC| Black low NR| editors.
Infectious diseases. 2nd ed. Philadelphia: WB Sunders; 1998|
PP. 498-503
2- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، واحد بیماریهای واگیر. گزارش سالانه مرکز کنترل بیماریها. سال 1383
3. Fallatah SM| Oduloju AJ| Al-Dusari SN| Fakunle YM. Human brucellosis in Northern Saudi Arabia. Saudi Med J 2005; 26(10):1562-6
4. Kokoglu OF| Hosoglu S| Geyik MF| Ayaz C| Akalin S| Buyukbese MA| et al. Clinical and laboratory features of brucellosis in two university hospitals in Southeast Turkey. Trop Doct 2006; 36(1):49-51
5. Malik GM. A clinical study of brucellosis in adults in the Asir region of southern Saudi Arabia. Am J Trop Med Hyg 1997; 56(4):375-7
6. Tasbakan MI| Yamazhan T| Gokengin D| Arda B| Sertpolat M| Ulusoy S| et al. Brucellosis: a retrospective evaluation. Trop Doct 2003 Jul; 33(3):151-3
7. Elbeltagy KE. An epidemiological profile of brucellosis in Tabuk Province| Saudi Arabia. East Mediterr Health J 2001; 7(4-5):791-8
8. Serra Alvarez J| Godoy Garcia P. Incidence| etiology and epidemiology of brucellosis in a rural area of the province of Lieida. Rev Esp Salud Publica 2000; 74(1):45-53
9. Tohme A| Hammoud A| El-Rassi B| Germanos Haddad M| Ghayad E. Human brucellosis: retrospective studies of 63 cases in Lebanon. Presse Med 2001; 30(27):1339-43
10- حاجی عبدالباقی م، رسولی نژاد م. بررسی اپیدمیولوژیک، بالینی، تشخیص، درمانی 505 بیمار مبتلا به بروسلوزیس. مجله دانشکده پزشکی، سال 1380
شماره 4، صفحات: 46-35
11. Hasanjani Roushan MR| Mohrez M| Smailnejad Gangi SM| Soleimani Amiri MJ| Hajiahmadi M. Epidemiological features and clinical manifestations in 469 adult patients with brucellosis in Babol| Northern Iran. Epidemiol Infect 2004; 132(6):1109-14
12. Mousa AM| Elhag KM| Khogali M| Sugathan TN. Brucellosis in Kuwait: a clinico-epidemiological study. Trans R Soc Trop Med Hyg 1987; 81(6):1020-1
13. Mousa AR| Elhag KM| Khogali M| Marafie AA. The nature of human brucellosis in Kuwait: study of 379 cases. Rev Infect Dis 1988; 10(1):211-7
14. Namiduru M| Gungor K| Dikensoy O| Baydar I| Ekinci E| Karaoglan I| et al. Epidemiological| clinical and laboratory features of brucellosis: a prospective evaluation of 120 adult patients. Int J Clin Pract 2003; 57(1):20-4
15. Young EJ. Brucella species. Mandell GL| Bennett JE| Dolin R|
Principles and Practice of Infectious Diseases. 4th ed. Philadelphia: Churchill
Livingstone Co; 2000| PP. 2386-91
16. Tasova Y| Saltoglu N| Sahin G| Aksu HS. Osteoarthricular involvement of brucellosis in Turkey. Clin Rheumatol 1999; 18(3):214-9
17. Ariza J| Pujol J| Valverde J.
Brucellosis sacroilitis. Clinical Infectious Disease 1993; 16:761-5
18. Gonzalez Gay MA| Garcia Porrua C| Jbanez D.
Osteoarticular complications of brucellosis in an Atlantic area of Spain.
Rheumafol 1999; 26(1):141-5
19.
Maclean RD| Russell N| Yossuf khan M. Neurobrocellosis. Clin Infect Diseas
1992; 15:582-90
20.
Corbel MJ| Beeching NJ| Brucellosis| Harrison’s principle
of internal medicine. 16th ed. McGraw Hill. 2005. 914-917
21- حسنجانی روشن م ر، اسماعیل نژاد گنجی م،
احمدی م. مقایسه عوارض
اسکلتی بروسلوزیس در بیماران اطفال و بزرگسالان. مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل؛ سال 1381؛ سال
پنجم، شماره 1، صفحات: 26-21
22. Hassanjani Roushan MR| Gangi SM| Ahmadi SA. Comparison of the efficacy of two months of treatment with co-trimoxazole plus doxycycline vs. co trimoxazole plus rifampin in brucellosis. Swiss Med Wkly 2004; 134(37-38):564-8
23- حدادی آ، محرز م، معرفتی م، بررسی اثربخشی رژیمهای مختلف در درمان تب مالت در بیمارستان امام خمینی. مجله
بیماریهای عفونی و گرمسیری. سال 1382؛ سال هشتم، شماره20، صفحات: 32-29